چکیده
وجود آب برای زندگی حیاتی است و تامین آب کافی یک پیش نیاز بنیادی برای توسعه جوامع انسانی محسوب میشود. مدیریت این منبع در قرن حاضر یکی از بزرگترین چالشهای بشری است که میتواند سرمنشاء بسیاری از تغییرات مثبت یا منفی در جهان باشد. آب و نحوه مدیریت آن به عنوان یک موضوع مهم در کانون مباحثات و مذاکرات بینالمللی قرار گرفته و هیچ نشست بینالمللی را که در خصوص آینده جهان در هزاره سوم است نمیتوان سراغ گرفت که در آن آب و مدیریت آن از اصلیترین عوامل و عناصر در دستور کار قرار نداشته باشد. بحران آب کشورهای جهان را وادار کرده تا دیدگاههای خود را در مورد نحوه مدیریت این منبع تغییر دهند. در نتیجه سیستم مدیریت منابع آب در معرض یک تغییر اساسی قرار گرفته است. دیدگاه نوینی که کشورها تلاش میکنند به منظور مدیریت مطلوب منابع آب به سوی آن حرکت کنند، مدیریت به هم پیوسته منابع آب است. اجرای این دیدگاه مستلزم تغییرات و تحولاتی در زمینههای مختلف و از جمله ایجاد ساختارها و ترتیبات نهادی مناسب است. در ایران محدودیت آب قابل دسترس، توزیع غیر یکنواخت آن در سطح کشور و الگوی نامناسب شهرنشینی و مراکز سکونتگاهی و نوع و شیوه تولید محصولات زراعی از منظر سازگاری با اقلیم، تامین آب مورد نیاز را در بسیاری از مناطق کشور مشکل ساخته و به تدریج بر ابعاد آن افزوده است. از طرفی بروز خشکسالیهای پیدرپی در سالهای اخیر دسترسی به آب را با بحران شدیدتری مواجه کرده است، به طوری که تأمین آب قابل دسترس و مطمئن برای مصارف مختلف یکی از چالشهای مهم برای دولت محسوب میشود. از این رو اجرای مدیریت به هم پیوسته منابع آب مورد توجه سیاستمداران و برنامهریزان بخش آب قرار گرفته است و بر آن تاکید شده و تلاش میشود زمینههای استقرار این رویکرد در کشور ایجاد گردد. در تحقیق حاضر محقق بر آن است تا بر اساس مدل مدیریت به هم پیوسته منابع آب به بررسی ساختار موجود مدیریت منابع آب کشور بپردازد و الگوی ساختاری مطلوبی ارایه کند. در این تحقیق چهار بعد ساختاری تمرکز و عدم تمرکز، وجود تشکیلات هماهنگکننده، سازماندهی بر اساس حوضههای آبریز و تقسیم کار نهاد اصلی مدیریت منابع آب مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نظر نتایج تحقیق، تحقیق است کاربردی، از نظر روش تحقیق تحقیقی پیمایشی و توصیفی است و با رویکرد تطبیقی انجام شده است. منابع کتابخانهای، سایتهای اینترنتی و پرسشنامه محقق ساخته منابعی هستند که جمعآوری اطلاعات از طریق آنها انجام شده است. روایی پرسشنامه از طریق نظر اساتید محترم راهنما و مشاور تایید شده است. پایایی پرسشنامه نیز با توجه به آماره الفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق مدیران و کارشناسان صنعت آب کشور هستند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تعداد 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدهاند و به منظور بررسی نظرات و دیدگاههای آنها در مورد ساختار مدیریت منابع آب ایران، پرسشنامهای با 16 سوال طراحی و توسط آنها تکمیل شده است. علاوه بر این سه کشور ترکیه، چین و هند به دلیل تشابه شرایط آبی آنها با ایران و بر مبنای شاخص اصلی سرانه منابع آب تجدیدپذیر و ملاحظات دیگری مانند در دسترس بودن اطلاعات به عنوان کشورهای منتخب انتخاب شده و در بررسی تطبیقی ساختار منابع آب آنها مورد مطالعه قرار میگیرد در تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. علاوه بر آزمون نسبت، آزمون تحلیل واریانس فریدمن جهت اولویتبندی ابعاد مدل تحقیق انجام شده است. بر اساس یافتههای تحقیق ساختار مدیریت منابع آب کشور به طور کلی و با در نظر گرفتن کلیه ابعاد در شرایط مطلوبی قرار ندارد. لازم است این ساختار در جهت افزایش میزان تمرکز افقی اصلاح گردد. سازمانهای منطبق با حوضههای آبریز و نیز تشکیلات هماهنگکننده در سطح منطقهای ایجاد شده و این تشکیلات در سطح ملی تقویت گردد. با توجه به نتایج تحقیق شرایط موجود مدیریت آب و برق کشور در یک وزارتخانه مطلوب است و باید حفظ گردد. در پایان تحقیق نیز با توجه به یافتهها و نتایج و نیز اولویتبندی ابعاد مدل تحقیق پیشنهاداتی جهت اصلاح ساختار مدیریت منابع آب ایران ارایه شده است.
محبوبه قربانی (1389) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته مدیریت – مدیریت بازرگانی ـ بازرگانی بینالمللی، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده مدیریت و حسابداری.