چکیده
در سالهای اخیر بحران آب در ایران با نمودهایی همچون خشک شدن دریاچهها، رودخانهها و تالابها، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابانزایی و طوفانهای گردوغبار علنی شده و پیامدهایی را در وجوه مختلف در پی داشته؛ هر چند از اصلیترین پیامدها وقوع و تشدید مشکلات امنیتی همچون تضعیف مشروعیت نظام و قدرت ملی، شورش و اغتشاش، تنشهای محلی و منطقهای بوده است. این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانهای در وهله نخست در پی تشریح وضعیت بحران آب بهعنوان یک مشکل امنیتی در ایران و سپس، تبیین مدل نهادگرایی با هدف سیاستگذاری است. مرکز ثقل تحلیل نهادگرایانه، تأکید بر نقش نهادها بهعنوان یک متغیر مستقل در شکل دادن به روندها و نتایج کنشهای فردی و جمعی از طریق تصویب و اجرای قانون است. در این بین قوانینی از قبیل قانون حفظ و حراست منابع آبهای زیرزمینی کشور، قانون آب و ملی شدن آن، قانون توزیع عادلانه آب در شمار قوانین مرتبط با حوزه آب قابل ذکر هستند؛ اما در مجموع قادر به کاهش یا رفع بحران آب نشدهاند. در مجموع به نظر میرسد سیاستگذاری بر مبنای مدل نهادی، منجر به شناخت بهتر ناکارآمدی قوانین گذشته و بازتعریف رابطه نهادهای دخیل در مدیریت آب از طریق وضع قانون جدید، بهبود حکمرانی و اقتصاد سیاسی آب و در نتیجه کاهش پیامدهای امنیتی ناشی از بحران آب خواهد شد.
رضا باقری، علی شیاری، پرویز احدی و علیرضا اسمعیلزاد، فصلنامه سیاست جهانی، دوره 10، شماره 2، شماره پیاپی 36، مرداد 1400، صفحه 212-185 .