چکیده
کشور ایران درگیر بحران آبی است که بهعنوان سومین تهدید جدی کشور در شورای امنیت ملی اعلام شده است. وضعیت کنونی آب در ایران محصول سالها مدیریت نامناسب براساس درک نادرستی از مفهوم توسعه میباشد و خشکسالی ایران از نوع «خشکسالی انسانی» یا «خشکسالی اقتصادی-اجتماعی» است که بهخاطر بیشتر شدن تقاضای آب از توان منابع آبی کشور رخ داده است». توسعه بدون توجه به منابع و توان سیستمهای طبیعی، مانند توانایی برگشت به شرایط اول یا تابآوری اکوسیستم، غیرخطی بودنِ ارتباطات و غیرقابل بازگشت بودنِ شرایط، تبعات مخربی بر محیط زیست، زیست انسانی و حتی امکان توسعه خواهد داشت؛ لذا در بسیاری از شرایط، مناسب بودن سیاستگذاری توسعه باید از نظر زمانبندی و توجه به ظرفیت و توان سیستمهای طبیعی نیز صحیح و بهموقع باشد. اقتصاد سیاسی توسعه در ایران بهواسطه رانتیر بودن بهویژه با تشدید آن طی سالهای 1392-1384 و رویکرد پوپولیستی دولت، بیتوجه به توان و ظرفیت سیستمهای طبیعی از جمله منابع آبی بوده و لذا موجب تشدید و تعمیق بحران در منابع آبی شده است؛ بهنحویکه «بحران آب کنونی ایران نه ناشی از صِرف وجود خشکسالی و کمبود منابع آبی، بلکه بهدلیل سوءمدیریت و سیاستگذاریهای صورت گرفته در سالهای گذشته است» و در این بین دولتهای نهم و دهم با اقتصاد سیاسی رانتیر که بهوسطه افزایش بیسابقه درآمدهای نفتی تشدید نیز شده بود و رویکردهای پوپولیستی در امر دولتمداری موجب تشدید بحران در منابع آبی کشور شده است. در این رساله با بهرهگیری از چارچوبنظری اقتصاد سیاسی دولت رانتیر و پوپولیسم درصدد فهم چگونگی تاثیرگذاری اقتصاد سیاسی توسعه در این دوران بر تشدید و تعمیق بحران منابع آبی میباشیم.
حبیب رضازاده (1399) پایاننامه دکتری تخصصی(PhD) ، رشته علوم سیاسی – مسائل ایران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی.