سینا قنبرپور، ایران وایر:
زنان روستایی دهستان «تکاب» کرمان درآمد پتهدوزی، سوزندوزی و حصیربافیهای خود را برای لایروبی و مرمت قناتها گذاشتند و روح زندگی را به روستاها بازگرداندند.
«فریبا رادی»، «نجمه راز»، «سمیه ابرهیمفر»، «زهرا شفیعآبادی»، «اسما شایگان» و «فاطمه رادی» شش زنی هستند که هسته اولیه پروژه «توانافزایی زنان جوامع محلی در دستیابی به معیشت پایدار از طریق منابع آبی (قنات)» را شکل دادند و حالا پس از ۱۰ سال فعالیت، بیش از ۱۵۰ زن مسیر آنها را پیش گرفتهاند.
«زهرا مهدیآبادی تکابی»، یکی از زنانی که محصولات دستبافت خود را با نام «گوجینو» به نفع احیای قناتها میفروشند، به «ایرانوایر» میگوید: «احیای قنات از طریق فروش پتهدوزی و صنایعدستی باعث شد مردها هم کار ما را بهتر ببینید و ارزش کار دست ما را بیشتر درک کردند.»
درست در روزهایی که کرمان یکی از خشکترین پاییزهایش را میگذراند و بر اساس آمار سازمان هواشناسی، میزان بارندگیهایش نسبت به سال گذشته حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است، مردم همجوار با کلوتهای شهداد به خوبی قدر آب را میدانند.
در شرایطی که مدیران و برنامهریزان به فکر پروژههای عجیب و غریب انتقال آب از دریا به کرمان هستند، زنان روستایی کرمان احیای قناتهای این منطقه را در پیش گرفتهاند.
چه شد که دوختیم برای آب
تازهترین توصیفی که از «گوجینو» در قالب ویدیویی در حساب اینستاگرامی آنها منتشر شده است، این گونه کارشان را روایت میکند: «تلاش میکردیم هنرمان بهتر دیده شود و فروش بهتری داشته باشیم. کمکم که گروه داشت قویتر میشد و حالمان بهتر میشد، تصمیم گرفتیم این حال خود را با آدمهای بیشتری به اشتراک بگذاریم. ما حال خوب را در منفعت جمعی دیدیم. ما منفعت جمعی را توی قنات، یعنی آب دیدیم. کشاورزی و دامپروری، طبیعت زیبایمان، حال خوب بچههایمان، حتی همه کارهای روزمره به آب وابسته بود. پس دوختیم برای آب.»
«گوجی» نوار بافته شده از حصیر است که سایر محصولات، از جمله کلاه از همین رشته بافتهشده ساخته میشوند. هسته اولیه گوجینو در روستای «شفیعآباد» در بخش شهداد کرمان شکل گرفت. اگر برای تجربه کلوتهای شهداد، جایی که قدیمیترین پرچم جهان، یعنی «درفش شهداد» کشف شده است رفته باشید، حتما در مسیر شهداد به نهبندان، جایی قبل از جنگل «نبکا»، روستاهای «شفیعآباد»، «ابراهیمآباد» یا «زیارتگاه» را دیدهاید. این روستاها که در مجموع ۴۰ پارچه آبادی هستند، دهستان تکاب در «کویر لوت» را تشکیل دادهاند.
به گفته زنانی که گوجینو را خلق کردهاند، ایده این کار وقتی شکل گرفت که «نینا امینزاده گوهرریزی»، کارشناس ارشد برنامهریزی گردشگری برای تسهیلگری و توانمندسازی جامعه محلی به این دهستان آمده بود و برنامه ساخت اکوموزه شفیعآباد را داشت.
البته گوجینو که خود را موجی نو در رگهای خشکیده کویر معرفی میکند نیز روزهای سختی را پشت سر گذاشته که در توصیف آن در یکی از پستهای حساب اینستاگرامش نوشته است: «روزهایی که هیشکی نبود غیر از خدا و شیرین و علیحاجی جان. این زوج دوست داشتنی که کنارمون بودن و عجیب درکی داشتند و اجازه دادند دخترهاشون از خونه بزنن بیرون و بخوان تغییری ایجاد کنن.»
زهرا مهدیآبادی تکابی در این باره و چگونه تاثیرگذاری پروژه توانمندسازی جامعه محلی به «ایرانوایر» میگوید: «هیچوقت مستقیم صحبت از تشکیل صندوق یا گروه یا این که به احیای قنات و آب کمک کنیم، مطرح نشد. در واقع یکسری آگاهی دادند. درباره داشتههایمان، از جمله قلعه شفیعآباد و همینطور هنرمان مثل پتهدوزی که هنر و سرمایهمان بود، صحبت شد. از صحبت درباره این داشتهها و هنرها، ایده اولیهای شکل گرفت و قرار بر این شد که آنچه هنر دست زنان است، در همین قلعه و بدون واسطه به گردشگرانی که برای بازدید از کلوتهای شهداد میآمدند، به فروش گذاشته شود.»
به این ترتیب، شش زنی که مقدماتی را با تسهیلگر پروژه توانافزایی زنان جوامع محلی در دستیابی به معیشت پایدار از طریق منابع آبی (قنات) گذرانده بودند، جلسههایی با هم گذاشتند و بارش افکار آنها به تشکیل صندوقی منجر شد که هر یک با پرداخت ۲۰ هزار تومان، زمینه کاری جمعی را فراهم میکرد.
به گفته مهدیآبادی، این صندوق برای تامین نخ و مواد اولیه پتهدوزی در سال ۱۳۹۳ شکل گرفت. ابتدا کمتر کسی به اثرگذاری این کار باور داشت اما رفتهرفته تعداد زنانی مشارکتکننده در این صندوق از شش به ۱۰ و بعد به ۱۷ نفر رسید و حالا پس از گذشت قریب به ۱۰ سال، به ۱۵۰ نفر افزایش یافته است.
این زنان ابتدا با هم قرار گذاشتند تا هرچه میفروشند، در صندوق ذخیره کرده و به قویشدن پتانسیل صندوق همت کنند. کمکم آوازه فروش پتههای زنان شفیعآباد به گوش زنان روستاهای همجوار هم رسید و این گونه تعداد اعضای صندوق بیشتر شد.
یکی از زنان اهل دهستان تکاب استان کرمان به «ایرانوایر» توضیح میدهد: «اوایل اعتقادی به کار گروهی نداشتیم. هر کدام از ما برای خودمان کار میکردیم. بعد که فروش در قلعه را دیدیم، متوجه شدیم که میتوانیم خودمان چیزی تولید کنیم که بدون واسطه به فروش میرسید.»
حیات دوباره به قناتهای لوت
۴۰ روستایی که دهستان تکاب را تشکیل دادهاند، عمری است زندگی در جوار گرمترین نقطه زمین، یعنی «گندمبریان» در دل لوت را تجربه کردهاند. با وجود آن که زندگی در دل کویر قدر آب را نزد مردمان آن دیار آموخته است اما در این سالها، خشکسالیهای پیدرپی و کشاورزی غیراصولی آسیبهای جدی به آبخوانها زدهاند. برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی سبب شده است ایران با بحران فرونشست زمین درگیر شود، تا آن جا که اخیرا «مصطفی آیتاللهی موسوی»، معاون عمرانی استانداری کرمان نیز در توصیف وضعیت این خطه گفته است: «مشکل ما تنها کاهش بارندگی نیست. برداشت بیرویه و بیبرنامه از منابع زیرزمینی طی سالهای گذشته به حدی ادامه یافته است که بسیاری از سفرههای آب زیرزمینی به مرز نابودی رسیدهاند.»
در چنین شرایطی، زنان گوجینو حواسشان به آب و اهمیت آن در زندگی خود بوده است.
زهرا مهدیآبادی تکابی درباره این که چه شد به سراغ احیای قنات و به جریان انداختن آب افتادند، به «ایرانوایر» میگوید: «اول این ایده مطرح شد که درصدی از فروش را برای انجام کاری که منفعت جمعی در آن است، بگذاریم که کار قشنگتری است. در جلسههای بارش افکار، موضوعاتی پیشنهاد شدند، از جمله کمک به بچههای سرطانی، احداث زمین فوتبال یا کمک به زنان سرپرست خانوار. بعد که اولویتبندی کردیم، به این نتیجه رسیدیم که ما زنان میتوانیم در زمینه احیای قناتها خیلی کمک کنیم.»
او توضیح میدهد: «منفعت کلیتری که سودش به همه اهالی میرسید، احیای قنات بود که کشاورزی و دامپروری روستاها هم به آن وابسته بود.»
مهدیآبادی به زنانی که در روستاها حقآب داشتند ولی در احیای و مرمت قناتها مشارکت نمیکردند، اشاره کرده و توضیح میدهد: «معمولا آقایان خودشان کار را پیش میبردند و قناتها را مرمت و احیا میکردند. به همین دلیل هم خیلی به زنها میدان نمیدادند. وقتی زنان گوجینو این پیشنهاد را مطرح کردند، اول تمایلی نشان ندادند اما وقتی دیدند هزینه را با همین سوزندوزی و پتهدوزی متقبل شدهایم، باورشان تغییر کرد.»
این عضو صندوقی که محصولات گوجینو را تولید میکند، همچنین میگوید: «وقتی هزینه احیای یک رشته قنات با فروش محصولات و صنایعدستی تامین شد، مردها هم ارزش کار ما را بهتر و بیشتر درک کردند.»
به این ترتیب، احیای قناتها به هدفی برای فعالیت گوجینو تبدیل شد.
فریبا رادی، یکی از شش زنی که ایده راهاندازی گوجینو را اجرایی کرد، درباره وضعیت قناتهای منطقه میگوید: «در منطقه تکاب، ۵۴ رشته قنات داریم که در حال حاضر حدود ۳۸ رشته از آنها زندهاند، مابقی یا ریزش کرده یا مسدود شده و بودجهای نبوده است تا آنها را احیا کنند. هزینه لایروبی قنات خیلی بالا است و به روزی یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان هم میرسد. ما توانستیم با درآمدهای حاصل از فعالیتهای گوجینو، دستکم به احیای هشت قنات کمک کنیم تا جریان زندگی در آنها، از جمله کشاورزی و دامپروری ادامه پیدا کند.»
رادی که از نسل جوان و دهه هفتادیهای این منطقه محسوب میشود، پیشتر نیز در این باره که ۱۵ درصد از محل فروش محصولات گوجینو به احیای قناتها اختصاص پیدا میکند، به روزنامه «پیامما» گفته بود: «زندگی روستاییها به قنات وابسته است. بنابراین همه اعضای گروه تصمیم گرفتیم برای احیای آنها و کمک به خودمان، ۱۵ درصد از هزینه فروش محصولاتمان را به این کار اختصاص دهیم. اولین کمک به قنات مهدیآباد پرداخت شد. بعد از این اتفاق، حدود یکونیم ساعت آب و زمین را به زنانی دادند که در این زمینه فعالیت میکردند.»
مقنیان روستای مهدیآباد خیلی با زنان گوجینو در احیای قنات همراهی کردند. بعد نوبت به قناتهای شفیعآباد، زیارتگاه و کریمآباد رسید و تا کنون هشت قنات به همین شیوه با فروش محصولات سوزندوزی و پتهدوزی مرمت و احیا شدهاند.
آنها بنا دارند به طور مستمر از قناتهای روستاهای محل زندگی خود بازدید کنند و تامین مالی برای احیای قناتها را در برنامه دارند.
منبع سایت ایران وایر، ۷ دی ۱۴۰۳