چکیده
در شرایط کنونی که افزایش جمعیت و افزایش تقاضا برای محصولات کشاورزی موجب گسترش سطح زیر کشت آبی و پیشی گرفتن عوامل تقاضا بر عرضه منابع آب در بسیاری از مناطق دنیا از جمله در کشور ایران گشته، مدیریت تقاضای آب شامل بهرهگیری از ابزارهای همسو نظیر سیاست قیمتگذاری آب و سیاستهای کشاورزی مرتبط با عامل آب به عنوان بهترین راهکار برای کنترل و مدیریت بهرهبرداری منابع آب مورد توجه قرار گرفته است. بطوریکه برخی از اقتصاد دانان معتقدند در حدود نیمی از ظرفیت ذخیره و حفظ منابع آب از طریق سیاستها و ابزارهای مدیریت منابع آب حاصل میگردد. در این تحقیق تلاش گردیده تا آثار سیاستهای مدیریت تقاضای آب شامل سیاست قیمتگذاری آب، سیاست تعدیل پرداخت یارانه انرژی و سیاست تعدیل قیمت محصولات زراعی با نیاز آبی بالا بر بهرهبرداری و حفظ منابع آب زیر زمینی در بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین بخش مصرف کننده آب در دشت همدان- بهار مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. متدلوژی بکاررفته در این تحقیق بر پایه روش برنامهریزی ریاضی دینامیک استوار بوده و شامل مجموعه معادلات مدل رفتار تعادلی بخش کشاورزی، مدل تعادل منابع آب زیرزمینی و مجموعه معادلات تعیینکننده ارتباط بین این دو مدل است که در قالب یک مدل کلی برنامهریزی دینامیک در محیط نرم افزاری GAMS 22.9 و با هدف حداکثرسازی بازده ناخالص حاصل از فعالیتهای زراعی آبی تشکیل شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این موضوع میباشد که دلیل اصلی بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی، هزینه پایین استفاده از این منبع و ارزان بودن آن برای بهرهبرداران بوده و سیاست قیمتگذاری آب آبیاری در سطوح مختلف، تاثیر معنیداری در کاهش تقاضا برای منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی منطقه مورد مطالعه دارد. همچنین سیاست تعدیل یارانه انرژی و در واقع افزایش محدود قیمت این نهاده در بخش کشاورزی بعنوان نهاده مکمل آب که بصورت قابل توجه در فرآیندهای استخراج آب زیرزمینی و پمپاژ آن در سیستمهای آبیاری تحت فشار مورد استفاده قرار میگیرد، هزینه استفاده از منابع آب زیر زمینی را افزایش داده و از این طریق باعث کاهش تقاضای آب زیر زمینی میگردد.
حمید بلالی (1389) پایاننامه دکتری تخصصی PhD) ) رشته مهندسی کشاورزی – اقتصاد کشاورزی ـ سیاست و توسعه روستایی، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم کشاورزی.