چکیده
در آستانه ورود به سال 1400 خورشیدی، از عمر تأسیس شهرداریها، حدود یک قرن، از عمر قوانین برنامهریزی توسعه و عمران، بیش از نیم قرن و از آغاز قوانین و تصویب طرحهای جامع شهری به شکل کنونی آن حدود چهار دهه میگذرد. هدف کلی از مجموعه این قوانین به همراه تأسیس ساختارها و سازمانهایی برای اجرای آنها، اعمال نظارت بر ایجاد و توسعه شهرها در جهت تأمین شرایط مناسب برای شهروندان در زندگی بوده است. تأمل در نتایج حاصل از اجرای طرحهای توسعه شهری گویای این واقعیت است که این طرحها علیرغم صرف هزینه و انرژی زیاد در بیشتر شهرها به اهداف خود دست نمییابند. با علم به وجود این مشکلات، سالهاست عدم هماهنگی سازمانهای مرتبط با مدیریت شهری، نبود شیوههای مناسب برای تهیه و اجرای طرحهای شهری و نبود توان فنی و مالی لازم در ارگانهای متولی به عنوان مسائل مهم در ناکارآمدی طرحها مطرح بوده است؛ اما همیشه اهمیت موضوع عدم توجه به زیرساختهایی که میتواند معادلات مدیریت و برنامهریزی شهری را تحت شعاع قراردهد از دید پنهان مانده است و در این بین آب به عنوان اصلیترین مایه حیات و زیربنای توسعه اساسیترین نقش را دارد. این پژوهش به روش گراندد تئوری با انتخاب جامعه نخبگان به متد گلوله برفی با بررسی علل و عوامل شناخته شده ناکارآمدی برنامهریزی شهری در ایران، به ارتباط این موضوع ناشناخته با عوامل بحرانساز ناکارآمدی پرداخته و سهم عمده این عوامل در این ناکارآمدی را ارائه میکند و از این رهگذر با نگاهی آب محور به این نتیجه میرسد که بسیاری از مشکلات کنونی برنامهریزی شهری ناشی از بنانشدن طرحها و توسعهها بر اساس پتانسیل منابع آب و سایر حاملهای انرژی و عدم انطباق ظرفیتهای شهری با وضعیتی است که آن وضعیت به بهبود شرایط این حاملها کمک کند و نه آنکه بر ابعاد بحرانساز موضوع بیفزاید. لذا تحقیق حاضر با این نگاه بر اساس مفاهیم بنیادی تاثیرگذار بر مدیریت و برنامهریزی شهری آب محور، مقولههای ابعاد ششگانه مدل بومی طراحی شهر حساس به آب متناسب با شرایط کشور را استخراج و پیشنهاد مینماید تا با قرارگرفتن در کنار برنامهریزی شهری (و نه به جای آن) باعث غنای طرحهای جامع و ارتقای بهرهوری و ضمانت اجرایی این طرحها شود و بخش زیادی از مشکلات این طرحها را برطرف کند. بدلیل بین رشتهای بودن موضوع منتخب که ترکیبی است از مدیریت و برنامهریزی شهری و مدیریت و برنامهریزی منابع آب، در این تحقیق از یک جامعه آماری خاص از نخبگان متخصص در هر یک از این رشتهها استفاده شده و برخی نیز صاحب نظر در هر دو مبحث بودهاند. همچنین ترکیب نخبگان از اساتید دانشگاه در کنار مدیران اجرایی در بخشهای مرتبط در نقاط مختلف کشور انتخاب شدهاند که خود نقطه قوت این طرح میباشد. پژوهش حاضر علاوه بر استخراج مدل بومی طرح شهر حساس به آب، برای نخستین بار در کشور نشان میدهد که بیش از 80 درصد مشکلات موجود در برنامهریزی شهری ایران ناشی از عدم توجه به نقش محوری آب در برنامهریزی است. به عبارت دیگر (وضعیت منابع آبی) مقدم بر (برنامهریزی شهری) و (طرحهای آمایش سرزمین) است. این بدان مفهوم است که لازم است در ساختار کنونی برنامهریزی بازنگری اساسی بعمل آمده و بجای تخصیص آب به اهداف تعیین شده در طرحهای آمایش، اهداف این طرحها بر اساس پتانسیل منابع آبی برنامهریزی شود. همچنین این پژوهش تبیین میکند که برای دستیابی به برنامهای جامع و عملیاتی، کنشگران عرصه برنامهریزی و مدیریت اجرای طرحها باید از قالب چند وزارتخانه محدود خارج شده و زیرساختهای یکپارچه در این رابطه توسعه یابد.
هاشم امینی (1400) پایاننامه دکتری تخصصی (PhD) ، رشته مدیریت – مدیریت بحران، دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی.