پایان‌نامه

ارزیابی آسیب‌پذیری و تاب‌آوری کشاورزان استان فارس نسبت به خشکسالی

اشتراک گذاری

چکیده

خشکسالی یک مخاطره اجتماعی- طبیعی پیچیده و تکرارشونده است که با تغییرات آب و هوایی، فراوانی، شدت و مدت آن افزایش می‌یابد. کشاورزی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی کشور، بخش راهبردی در تأمین نیازهای غذایی جمعیت رو به رشد و منبع اصلی تأمین‌کننده درآمد و معیشت روستاییان، به شدت تحت تأثیر این مخاطره اقلیمی پرهزینه و پیامدهای تدریجی آن قرار دارد. از این رو، فرآیند توسعه کشاورزی و معیشت پایدار بهره‌برداران این بخش اقتصادی، نیازمند شناسایی و ارزیابی میزان آسیب‌پذیری و تاب‌آوری از چنین مخاطرات طبیعی می‌باشد. استان فارس، در جنوب ایران، به‌عنوان یکی از قطب‌های تولید محصولات زراعی و باغی کشور در سالیان اخیر خشکسالی‌های شدیدی را تجربه کرده است. بر این اساس، پژوهش کاربردی حاضر با هدف کلی ارزیابی آسیب‌پذیری (دربردارنده سه عنصر مواجهه، حساسیت معیشتی و توان سازگاری) و تاب‌آوری (نهادی و اجتماعی) کشاورزان استان فارس نسبت به خشکسالی انجام گرفت. برای این منظور، با استفاده از ابزار پرسشنامه، 420 کشاورز به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی پرسشنامه توسط اساتید توسعه و ترویج کشاورزی و پایایی آن از طریق مطالعه راهنما و ضریب آلفای کرونباخ (از 632/0 تا 885/0) تأیید گردید. قابل ذکر است که برای برآورد مواجهه از داده‌های هواشناسی و شاخص معیار بارش سالانه (SIAP) استفاده شد. همچنین، برای ارزیابی تاب‌آوری نهادی در برابر مخاطره خشکسالی در مناطق مورد پژوهش، با استفاده از ابزار پرسشنامه، 145 کارشناس جهاد کشاورزی استان فارس مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج بخش آسیب‌پذیری نشان داد که میانگین بهنجار مواجهه، حساسیت معیشتی و توان سازگاری کشاورزان مورد پژوهش به‌ترتیب برابر با 575/0، 488/0 و 535/0 از 1 بود. افزون بر این، شاخص آسیب‌پذیری اقلیمی (CVI) برابر با 514/0 از 1 (با دامنه 2/0 تا 86/0) برآورد شد که تا حدودی بالاتر از حد متوسط قرار دارد. علاوه بر این، براساس تحلیل خوشه‌ای چندمیانگینی، پاسخگویان در سه خوشه آسیب‌پذیری سطح پایین (حدود 54 درصد)، متوسط (27 درصد) و بالا (بالغ بر 19 درصد) قرار گرفتند. میانگین شاخص آسیب‌پذیری اقلیمی در این خوشه‌ها به‌ترتیب 42/0، 56/0 و 68/0 بود. از سوی دیگر، نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی تاب‌آوری نهادی نشان داد که به‌ترتیب شش عامل نگرش راهبردی مبتنی بر آمار به‌روز و نوآوری آمادگی و تصمیم‌گیری آگاهانه ادراک و تحلیل مخاطرات و پیامدهای آن ساختار رهبری و مدیریت، مشوق‌های شناسایی و تحلیل آسیب‌پذیری‌ها نقش‌ها و مسئولیت‌ها در مجموع حدود 64 درصد از واریانس تاب‌آوری نهادی را تبیین کرده‌اند. همچنین، میانگین بهنجار تاب‌آوری نهادی در منطقه مورد پژوهش برابر با 502/0 از 1 بوده است. افزون بر این، براساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، تاب‌آوری اجتماعی کشاورزان در برابر خشکسالی توسط سه عامل سازگاری با شرایط کم آبی، حفظ عملکرد و ساختار کشاورزی و حفظ قابلیت‌ها و توانمندی فردی برساخته شده است. این سه عامل در مجموع حدود 50 درصد از واریانس تاب‌آوری اجتماعی را تبیین کرده‌اند. به‌علاوه، میانگین بهنجار تاب‌آوری اجتماعی کشاورزان برابر با 552/0 از 1 بوده است. در مجموع، میانگین تاب‌آوری کل (نهادی و اجتماعی) منطقه مورد پژوهش در برابر خشکسالی برابر با 527/0 از 1 بوده است که در سطح متوسطی قرار دارد. همچنین، براساس تحلیل خوشه‌ای چندمیانگینی بیش از 28 درصد از پاسخگویان در خوشه تاب‌آور قرار گرفتند. این گروه از کشاورزان نسبت به دو گروه نسبتاً تاب‌آور و غیرتاب‌آور، از ادراک خشکسالی، حمایت اجتماعی، رضایت شغلی، سرسختی روان‌شناختی، توان برنامه‌ریزی، توان یادگیری، حس مکان، خودکارآمدی، سرمایه اجتماعی، توان مقابله‌ای و توان سازگاری بالاتری برخوردار هستند. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هفت متغیر توان سازگاری، حمایت اجتماعی، توان یادگیری، سرمایه اجتماعی، توان مقابله‌ای، رضایت شغلی و ادراک خشکسالی بر متغیر وابسته تاب‌آوری اجتماعی کشاورزان در برابر خشکسالی تأثیر مثبت و معنی‌داری داشته و حدود 41 درصد از تغییرات متغیر ملاک به‌وسیله این هفت متغیر پیش‌بین تبیین شده است. از سوی دیگر، پاسخ کشاورزان به محرک خشکسالی در 6 بعد مدیریت تولیدی مزرعه، مدیریت تقاضای آب، مدیریت عرضه آب، مدیریت توسعه فناوری تولید، مدیریت مالی و مدیریت انفعالی بوده است. همچنین، نتایج تحلیل مکانی نشان داد که دامنه میانگین شاخص آسیب‌پذیری اقلیمی از 310/0 (از 1) در شهرستان لامرد تا 640/0 در مرودشت و دامنه تاب‌آوری کل از 454/0 در لامرد تا 634/0 در فیروزآباد متغیر بوده است. به هر حال، باوجود آسیب‌پذیری استان فارس از خشکسالی، اتخاذ سیاست‌ها و راهبردهای تاب‌آورانه از سوی ذی‌نفعان سبب شده است که در مجموع این منطقه در ردیف سامانه‌های خودساخته قرار گیرد. در نهایت برای حفظ و ارتقای این جایگاه و گام برداشتن در مسیر سناریوی بهترین حالت پیشنهادهایی ارائه شده است.

 

مرتضی نوری (1399) پایان‌نامه دکتری تخصصی (PhD)، رشته مهندسی کشاورزی – توسعه کشاورزی، دانشگاه یاسوج، دانشکده کشاورزی.

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *