چکیده
بدون شک در شرایط کنونی بحران آب، ضرورت تغییر نظام فکری در مدیریت منابع آب از نگرشهای صرفاً مهندسی به سوی نگرشی با مفهوم مدیریت یکپارچهی منابع آب، اجتنابناپذیر است. چنین نگرشی بر مبنای مفاهیم یکپارچگی بین سیستمهای اکولوژیکی و اجتماعی، در نظر گرفتن مشارکت ذیمدخلان و توجه به ظرفیت نهادی سیستمهای منابع آب شکل گرفتهاست. در این بین، یکی از مهمترین عوامل تحقق مشارکت، سطح سرمایه اجتماعی بوده که توسط شاخصهایی مانند هنجارها، قواعد، تعهدات، عادات، اعتماد متقابل و غیره سنجیده میشود. بنابراین در این پژوهش تمرکز و هدف اصلی تحقیق، توسعه چارچوبهای تحلیل نهادی برای ارزیابی مؤلفههای مدیریت مشارکتی محلی آب بوده است و از آنجایی که چنین تحلیلی باید معطوف به کاربرد توسعه یابد، محدوده مطالعاتی توشن به عنوان یک محدوده موفق در زمینه مدیریت مشارکتی محلی منابع آب انتخاب گردید. بدین منظور در تحقیق حاضر، با بهرهگیری از مبانی نظری نهادگرایی و چارچوبهای نهادگرایان جدید و ادبیات پویایی سیستم، تحلیل بستر نهادی که قاعده بازی در آن شکل گرفته، صورت پذیرفته و پس از آن توسط تئوری رفتار برنامهریزی شده مؤلفههای نهادی اثرگذار بر گزینهی سیاستی مدیریت مشارکتی محلی که مستخرج از قواعد هفتگانه استروم و منطبق بر وضعیت اجتماعی اکولوژیکی محدوده مطالعاتی است، تحلیل گردید. بررسی آماری پرسشنامه توسعهیافته با مؤلفههای درک از ریسک، هنجار اخلاقی، عادت، دانش، اعتماد فردی و سازمانی، نشان میدهد میانگین پاسخ بهرهبرداران به مؤلفههای تئوری رفتار برنامهریزیشده با طیف لیکرت 5گزینهای، در محدوده بین 3.79 الی 4.41 قرار گرفتهاست و نتایج رتبهبندی مؤلفهها با آزمون فریدمن تأکید بر اهمیت مؤلفه عدم اعتماد به سازمانهای دولتی با رتبه اول و یا دوم در بین بهرهبرداران شرب و کشاورزی محدوده مطالعاتی دارد. یافتههای مدل ساختاری نشان میدهد که قصد رفتاری بر رفتار واقعی تأثیر مثبتی داشته و در مجموع متغیرهای مدل MTPB به ترتیب 94، 93، 85 و 86 درصد از تغییرات رفتاری بهرهبرداران را در بهرهبرداری مشارکتی محلی از منابع آبی را در موارد بهرهبرداری از شرب توشن، شرب گلند، کشاورزی توشن و کشاورزی گلند تبیین میکنند که این امر برازش قوی بخش ساختاری مدل را تأیید مینماید. همچنین نتایج مدل ساختاری نشان میدهد هر دو تئوری TPB و MTPB، پتانسیل پیشبینی رفتار را دارا میباشند، اما افزودن مؤلفههای مشارکتی پیشنهادی مستخرج از چارچوب نهادگرایی استروم، به تئوری استاندارد، توانسته است توانایی مدل را در پیشبینی منطق رفتاری شکل گرفته در طول تاریخ در بین کشاورزان توشن، %11.3 و کشاورزان گلند %7.2 افزایش دهد. بنابراین نتایج تحقیق، این فرضیه را که بازیگران محلی محدوده توشن به عنوان یک جامعه خودگردان، نمونه عملی چارچوب نهادی استروم را ارائه میکنند، تأیید مینماید و تجارب بومی و شواهد تجربی منطقه در مدیریت موفق محلی منابع آب نیز نشان میدهد که این نتایج قابل اتکا و مورد اعتماد میباشد.
بهناز یازرلو (1402) پایاننامه دکتری تخصصی (PhD) رشته برنامهریزی گردشگری – منابع آب، دانشگاه بیرجند، دانشکده کشاورزی.


