چکیده
بحرانهای طبیعی مانند سیل نهتنها زیرساختهای فیزیکی و معیشت جوامع محلی را نابود میکنند، بلکه پیامدهای اجتماعی و روانی گستردهای برای افراد و گروهها دارند.
این مقاله با بهرهگیری از روش مردمنگاری، به مطالعه و تحلیل سیمای زندگی مردمان سیلزده منطقۀ چمشیر در ایلام میپردازد.
یافتهها مفاهیمی همچون بحران اعتماد نهادی و نبود سرمایۀ اجتماعی، رنج اجتماعی و سوگواری جمعی، آسیبپذیری ساختاری و بازتولید نابرابری را بهعنوان ابعاد کلیدی در فهم این بحرانها معرفی میکند. همچنین پیامدهای روانی عبارتاند از: ناامنی وجودی تا هراس موقعیتی، بیخانمانی روانی و بحران هویت اجتماعی، و ناهمگونی تأثیرپذیری و تأثیر بحران بر همبستگی اجتماعی.
نتایج این پژوهش نشان میدهند اطلاعرسانی ناقص و متناقض، تجربههای گذشته و عملکرد ضعیف نهادهای مسئول در زمان بحران و ارائۀ خدمات حمایتی مناسب موجب بحران اعتماد نهادی و تشدید ناهمگونی تأثیرپذیری میان گروههای اجتماعی شده است. در این میان، گروههای فقیرتر و آسیبپذیرتر بیشتر تحت تأثیر پیامدهای مخرب قرار گرفتهاند و این مسئله به بازتولید نابرابری اجتماعی انجامیده است. از سوی دیگر، سوگواری جمعی و همبستگی اجتماعی، بهرغم شکنندگی سرمایۀ اجتماعی، بهعنوان مکانیسمهایی برای مواجهه با بحران عمل کردهاند. این مطالعه با ارائۀ یک الگوی نظری مردمشناسی به بررسی چگونگی شکلگیری بیخانمانی روانی و بحران هویت اجتماعی در جوامع آسیبدیده میپردازد و نقش سرمایۀ اجتماعی و اعتماد نهادی را در تسهیل یا دشوارسازی فرایند بازسازی اجتماعی تحلیل میکند.
منصور منصوری مقدم، دوفصلنامه توسعه محلی دانشگاه تهران، دوره 16، شماره 2، شماره پیاپی 31، پاییز و زمستان 1403، صفحه 304-287 .


