چکیده
از گذشته تاکنون کمبود آب جزء سرشت ایران بوده است. در چند دهه اخیر، کاهش بارش، دگرگونیهای اقلیمی، افزایش برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی و … به بحران آب منجر شده است. اما در نگاهی کلی به وضعیت آب ایران، به پرسشها و پیچیدگیهایی برمیخوریم که این تنش و بحران را حاصل مدتها سوء سیاستگذاری و مدیریت میداند. بحران آب، تلاشی نظاممند برای نگاه به آینده را در حوزههای دانش، فناوری، اقتصاد، فرهنگ، محیطزیست و جامعه میطلبد و آیندهنگری پیشنیاز هرگونه سیاستگذاری است. این پژوهش با هدف شناخت و بررسی آسیبهای ناشی از سیاستگذاری آب کشور شکل گرفته است. اطلاعات مندرج در این مقاله حاصل مطالعات و بررسیها در بحران آب و نیز انجام گفتوگوهای متعدد با مجموعهای از خبرگان و نخبگان متخصص است که با تکنیک دلفی در چند مرحله استخراج شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاستگذاری در بحران آب ایران در بستری ممکن است که شناخت صحیح از فرایند سیاستگذاری و نارساییهای حاکم بر آن به دست آید. به دنبال آن مسائلی چون عدم ریشهیابی صحیح دلایل، ارزشگذاری نامناسب آب، بخشینگری و تناقض در تصمیمگیریها، قانونگذاری، کمتوجهی به دانش بومی آب در کشور و تقلید بدون تفکر از نسخههای غیربومی، عدم استفاده از متخصصان علوم مختلف در سیاستگذاریهای حوزه آب و… که از مهمترین آسیبهای سیاستگذاری بحران فعلی آب است را پیش رو قرار میدهد.
مژده کریمینژاد، علیرضا گلشنی و فردین بوستانی، فصلنامه راهبرد پژوهشکده تحقیقات راهبردی، دوره 27، شماره 4، شماره پیاپی 89، اسفند 1397، صفحه 124-95 .