چکیده
یکی از مهمترین مسائل اجتماعی دوران مدرن، تغییرات آب و هوا است. این مسئله دارای پیامدهای بسیار زیادی برای زندگی کشاورزان است. شناخت ادراک کشاورزان در مواجهه با پدیدهی تغییرات آب و هوا و علل و زمینهها و بسترهای شکلگیری این ادراک و نحوهی سازگاری آنها با پدیدهی مذکور، ضروری به نظر میرسد. بنابراین این پژوهش با هدف واکاوی ادراک کشاورزان از پدیدهی تغییرات آب و هوا و پیامدهای اجتماعی آن و تبیین راهبردهای سازگاری با این پدیده به انجام رسید. روش این پژوهش ترکیبی و راهبرد آن اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی، به منظور کشف مقولههای محوری و هستهای پدیدهی تغییرات آب و هوا و تدوین الگوی پارادایمی مرتبط با این مقولهها و تدوین فرضیههای پژوهش، از روش نظریهی زمینهای نظاممند اشتراوس و کوربین استفاده شد. در این بخش با 29 نفر از کشاورزان استان اصفهان که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع انتخاب شدند، مصاحبهی نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در مرحلهی اول 240 کد باز به دست آمد. سپس در مرحلهی دوم 43 مفهوم، 8 مقولهی محوری و 1 مقولهی هسته حاصل شد. یافتههای این بخش شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها را مشخص کرد. در بخش کمی، از روش پیمایش استفاده شد. نمونهها در این بخش شامل 280 نفر بودند که به روش خوشهای دومرحلهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامهی محقق ساخته جمعآوری شد. یافتهها بیانگر آن بود که کشاورزان تغییرات آب و هوا را به عنوان انحطاط زیستبوم ادراک میکنند. گذار به جامعهی صنعتی به عنوان شرایط علی، موانع و تسهیلکنندههای سازگاری به عنوان شرایط مداخلهگر و رشد جمعیت و مداخلات ناکارآمد دولت به عنوان شرایط زمینهای، منجر به انحطاط زیست بوم میشدند. راهبرد کشاورزان، مقابله با تغییرات آب و هوا از بومسازگار تا آسیبزا بود؛ این راهبردها شامل بومسازگار، کشاورزی تکنولوژیک، آسیبزا و دگرشغلی میشدند. استفادهی کشاورزان از راهبردها، مخاطرهی چندبعدی ادراک شده را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، روانی و کشاورزی و محیط زیستی به همراه داشت. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی ادراک شده، کارآمدی اقدامات سازگاری، شبکههای مشارکت رسمی، حس تعلق مکانی و آیندهی پیشبینی ناپذیر میتوانند باعث افزایش رفتارهای سازگارانه با تغییرات آب و هوا شوند. در حالی که ارتباطی بین اعتماد نهادی، شبکهی اجتماعی غیررسمی، مخاطرههای ادراک شده در ابعاد مختلف، نگرش علمی، نگرش شبه علمی، نگرش ماوراءالطبیعه، دانش تغییرات آب و هوا، فقر اطلاعاتی، اطلاعات غیرموثق رسانهای، بهرهمندی از اطلاعات آب و هوایی رسانه، جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و نوع مالکیت زمین زراعی با رفتارهای سازگارانه با تغییرات آب و هوا وجود نداشت. تقویت شبکههای همیاری، جانمایی مناسب صنایع، افزایش حس تعلق کشاورزان و احیای نظامهای محلی مدیریت آب، راهکارهایی در جهت کاهش اثرات منفی تغییرات آب و هوا هستند.
حامد سيارخلج (1401) پارسا دکتری تخصصی(PhD)، علوم اجتماعی – جامعهشناسی، دانشگاه اصفهان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.