چکیده
آب، بخش جداییناپذیر حیات بوده و از آغاز تاریخ بشر، دسترسی به آب، یک عنصر تعیینکننده در زندگی، کامیابی، تکامل و توسعه اجتماعات نخستین تا سطح کشورهای کنونی جهان بوده است؛ از این رو، آب همیشه به عنوان یک منبع تنشآفرین اجتماعی بهواسطه کمبود و نیاز مداوم به آن شناخته شده و باعث رقابت بیشتر و ایجاد تضادها، منازعات و حتی جنگهای آب در داخل و بین جوامع و کشورها شده است. یکی از ابعاد مهم در این زمینه، تحلیل رفتار تضاد آب و اثرات اجتماعی ناشی از آن بویژه در جوامع روستایی میباشد. بر این اساس، هدف این مطالعه بر ارزیابی اثرات اجتماعی تضاد آب در مناطق روستایی حوضه آبخیز زرینهرود قرار گرفت. در این پژوهش از نظریه ارزش ـ باور ـ هنجار برای رفتارسنجی رفتار تضاد آب روستاییان استفاده شد. این نظریه شامل پنج متغیر نگرشهای ارزشی زیستکره، نگرشهای ارزشی نوعدوستانه، نگرشهای ارزشی خودخواهانه، باورهای زیستمحیطی و هنجارهای زیستمحیطی میباشد. همچنین، برای سنجش اثرات اجتماعی تضاد آب روستاییان از متغیرهای ادراک از رفاه و خوشبختی، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، توسعه ساختار اجتماعی، شرایط اقتصادی، حفاظت از منابع اجتماعی، عوامل روانی ـ اجتماعی استفاده گردید. میزان تضاد آب نیز با چهار متغیر بدون تضاد، تضاد سطحی، تضاد پنهان و تضاد آشکار سنجیده شد. در نهایت، با استفاده از موارد یاد شده چارچوب نظری پژوهش برای سنجش رفتار تضاد آب روستاییان ارائه گردید. این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی ـ همبستگی، علّی ـ مقایسهای و علّی ـ رابطهای است که با استفاده از یک پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری مورد مطالعه، روستاییان حوضه آبخیز زرینهرود در استان کردستان بودند (14910=N) که 380 نفر از آنها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب، بهعنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامهای بود که روایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج کشاورزی و توسعه روستایی و مدیریت منابع آب به تأیید رسید و پایایی دسته گویههای آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ (82/0≤α≤60/0) محقق گردید. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS24 و از آزمونهای آماری مقایسهای و رابطهای و رگرسیون چند متغیره خطی استفاده شد. یافتههای حاصل از تحلیل مقایسه میانگین نشان داد که از منظر متغیرهای دارا بودن شغل دوم (به غیر از کشاورزی)، نوع مالکیت بر زمین، تجربه رویارویی با تضاد، عضویت در تعاونی آببران و تعداد دفعات کشت (یک یا دو بار در هر سال)، رفتار تضاد آب روستاییان دارای تقاوت معنیداری بود. همچنین، از نظر متغیرهای جنسیت، نوع آبیاری، شرکت در کلاسهای آموزشی ترویجی، رفتار تضاد آب پاسخگویان تفاوت معنیداری نداشت. یافتههای حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که رفتار تضاد آب روستاییان با متغیرهای هنجارهای زیستمحیطی، باورهای زیستمحیطی، نگرشهای ارزشی زیستمحیطی، میزان تضاد آب، ادراک از اثرات اجتماعی تضاد آب، میزان تحصیلات روستاییان رابطه معنیداری دارد. یافتههای حاصل از تحلیل وابستگی (با انجام رگرسیون چند متغیره خطی با روش گام به گام) نشان داد که به ترتیب متغیرهای ادراک از اثرات اجتماعی آب، باورهای زیستمحیطی، هنجارهای زیستمحیطی، نگرشهای ارزشی زیستمحیطی و میزان تحصیلات، بیشترین تأثیر را در پیشبینی رفتار تضاد آب روستاییان دارند (380/0= R2Adj). در پایان، بر اساس یافتهها، چارچوب تجربی پژوهش طراحی و پیشنهادهایی ارائه گردید و به تبیین جایگاه توسعه روستایی به عنوان یک مداخلهگر در کاهش اثرات اجتماعی تضاد آب در میان روستاییان پرداخته شد.
کیوان ویسی (1398) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته مهندسی کشاورزی – توسعه روستایی ـ توسعه کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده کشاورزی.