گزارش

ارزیابی سیاسی اجتماعی حوضه آبریز به عنوان مقیاس مدیریت در بخش آب

اشتراک گذاری

خلاصه مدیریتی

محدوده حوضه آبریز، مقیاسی مناسب برای پرداختن به مطالعات فنی منابع آب و بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها درباره پروژه‌های توسعه منابع آب عنوان می‌شود. به تبع این انتخاب، سازمان‌های حوضه آبریز نیز الگویی مطلوب از ساختار سازمانی برای دستیابی به اهداف حکمرانی آب مدنظر قرار گرفته است. این الگو با وجود مزایایی که در پرداختن به برخی از جنبه‌های مدیریت آب فراهم می‌کند، اما پذیرش آن به عنوان مقیاس اصلی مدیریت آب، نباید ساده‌سازی کرد به طور کلی سازمان‌های حوضه آبریز تنوع بسیار زیادی دارند و در گذر زمان و در مناطق مختلف با اهداف و رویکردهای مختلفی شکل گرفته‌اند. در نتیجه قبل از انتخاب سازمان حوضه آبریز برای مدیریت آب، بایستی درباره چگونگی طراحی، فعالیت و اثربخشی آن ارزیابی و سنجش بیشتری انجام گیرد. اینکه مقیاس حوضه آبریز و سازمان حوضه آبریز جوابگوی بسیاری از مسائل آب در مقیاس‌های مختلف از جمله محلی یا ملی باشد محل تأمل است؛ لذا تمرکز مدیریت آب به مقیاس حوضه نبایستی موجب اجتناب از پرداختن به مسائل در سایر مقیاس‌ها شود. در این پژوهش تجربه سازمان‌های حوضه آبریز زاینده‌رود مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که سازمان حوضه آبریز قالبی بدون مشکل برای سروسامان دادن به مسائل آبی نیست. همچنین پنج سؤال که برای پرداختن به بازطراحی ساختار مدیریت آب کشور بر مبنای حوضه آبریز باید به آن پاسخ داده شود، بیان شده و هر کدام از آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این بررسی نشان می‌دهد 1) اینکه حوضه آبریز برای حل و فصل مسائل آب در همه مناطق کشور مقیاس مناسبی است، بایستی مورد بررسی بیشتری قرار گیرد. 2) الگو و راهنمای از پیش معین و ایده‌آلی برای طراحی سازمان حوضه آبریز و تعمیم آن به همه کشور وجود ندارد. 3) این احتمال وجود دارد که سازمان حوضه آبریز بدلیل ایجاد نهاد جدید ناهماهنگی‌هایی را ایجاد کند. 4) در ایجاد سازمان حوضه آبریز بایستی به جنبه های سیاسی (مقیاس سیاسی) و نگاه فنی به مسائل آب توجه کرد. 5) و نهایتا سازمان‌های حوضه آبریز ممکن است در زمینه تمرکززدایی از مدیریت آب موفق نباشند، به طوری که هم در امکان‌پذیری استقرار و هم برای مطلوبیت در رسیدن به پایداری منابع آب، تردیدهای زیادی وجود دارد. نتایج این تحلیل نشان می‌دهد بر خلاف تعریف مبتنی بر مرزهای طبیعی از حوضه آبریز و توصیه سازمان حوضه آبریز برای تولی‌گری مدیریت آب به دلیل تطبیق جنبه‌های فنی مدیریت آب با این مقیاس، اما این مفاهیم و راهبردها حاوی جنبه‌های سیاسی و اجتماعی پیچیده‌ای است که استقرار سازمان‌های حوضه آبریز با بدون توجه به این جنبه‌ها، موجب توقف یا کاهش کارایی فعالیت سازمان‌ها خواهد شد. در نهایت استدلال شده است که بیش از آنکه انتخاب مقیاسی طبیعی برای مدیریت آب مهم باشد، اهمیت پرداخت به مسائل و تطبیق سازماندهی و انتخاب مرز متناسب با این مسائل می‌تواند انتخابی عقلانی و عملیاتی باشد تا این مقیاس‌ها، بستری مناسب برای حضور ذی‌نفعان باشد. چنین ساختاری نیازمند رویکردهای مذاکره محور برای تعریف مسائل مشترک، انعطاف و پذیرش شبکه‌ای از نقش‌ها و سازماندهی‌های رسمی و غیررسمی است که در بستر حکمرانی اجتماعی آب را شکل می‌دهد.

مرکز بررسی‌های استراتژیک، شماره مسلسل 657، کد گزارش 226-99 ، اسفند 1399 .

 

دانلود گزارش

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *