چکیده
در مناطق خشک و نیمهخشک، شرایط کمآبی منجر به خلق سیستمهای مدیریتی سنتی متناسب با ویژگیهای محلی شده است. ایران یکی از قدیمیترین مناطق جهان است که از دیرباز در هر نقطه از آن متناسب با شرایط اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی آن منطقه سیستم بهرهبرداری از منابع آب منحصربهفردی حاکم بوده است. بهتدریج در طول نیمقرن اخیر سیستمهای مدیریتی مبتنی بر دانش بومی جای خود را به سیستمهای نوین مدیریتی دادند که به دلیل عدم انطباق سیستمهای نوین با شرایط اقلیمی و اجتماعی هر منطقه، شاهد بروز مشکلات عدیدهای در زمینه منابع آب و مدیریت منابع آب هستیم. با توجه به شرایط موجود این سؤال مطرح میشود که کدام چارچوب حکمرانی منابع آب در راستای توسعه پایدار منابع آب زیرزمینی، متناسب با اقلیمهای خشک و نیمهخشک میباشد؟ هدف از این تحقیق تلفیق قوانین حکمرانی سنتی و باستانی با اصول حکمرانی مؤثر برای توسعه چارچوب حکمرانی آب زیرزمینی در جهت رسیدن به توسعه پایدار میباشد. در حقیقت فرض بر این است که استفاده از فرهنگ و دانش بومی در زمینه مدیریت منابع آب و بازیابی نکات جدید با استفاده از تئوریهای جدید حکمرانی میتواند قطعه گم شده مدیریت آب زیرزمینی باشد. در این مقاله بهمنظور استخراج دانش بومی حکمرانی پایدار آبخوان از مدیریت قنات، از روش بررسی مقایسهای منابع علمی موجود و مشاهدات میدانی استفاده شده است. بدین منظور در ابتدا به معرفی حکمرانی مؤثر آب پرداخته و سپس عوامل مشترک آن را با حکمرانی سنتی مورد بررسی قرار داده تا بتوان به یک چارچوب حکمرانی منابع آب متناسب با اقلیمهای خشک و نیمهخشک دست یافت. در انتها با تلفیق پیشنهادهای حکمرانی سنتی با اصول حکمرانی مؤثر، میتوان شکافهای حکمرانی سنتی را پوشاند و به سیستم مدیریتی متناسب با شرایط اقلیمی و با در نظر گرفتن اصول نوین دست یافت. رویارویی مؤثرتر با چالشهای موجود عصر حاضر و ارائه الگوهای مناسب توسعه، با در نظر گرفتن دانش بومی و تلفیق با اصول حکمرانی مؤثر محقق خواهد شد.
محمد ابراهیم بنی حبیب و سمانه غفوری خرانق، دوفصلنامه دانشهای بومی ایران دانشگاه علامه طباطبایی، دوره 6، شماره 12، شماره پیاپی 12، مهر 1398، صفحه 331-307 .