چکیده
آب شیرین قابل دسترسی و با کیفیت بالا دارای منابع محدود و بسیار متغیر است. پیشبینیهای OECD نشان میدهد که 40 درصد از جمعیت جهان در حال حاضر در حوضههای رودخانهای پرتنش آبی زندگی میکنند و تقاضای آب تا سال 2050 تا 55 درصد افزایش مییابد. براساس شاخص فالکن مارک، کشور ایران در مرحله تنش آبی است. یکی از راهکارهای مواجهه با این موضوع ، انتقال بین حوضهای آب است. اما بالا بودن هزینههای انتقال و تحصیل آب، نیازمند بررسیهای اقتصادی و توجیهپذیری این پروژهها به لحاظ مالی است در صورتیکه راهحلهای منطقهای مانند مدیریت حوزه آبریز، برنامهریزی یکپارچه منابع و خصوصیسازی میتواند به حل معضل آب کمک کند. در حوضه زایندهرود بدلیل یکپارچه نبودن سیستم حکمروایی، استفاده نامناسب از آب برای کشاورزی و صنعت ، افزایش جمعیت و همچنین وقوع خشکسالی در حوضه رودخانه زایندهرود مشکلات معیشتی و اختلافات قومی بسیاری را بوجود آورده که نیاز به مدیریت بهینه منابع آب در منطقه را نمایانگر است. برای رسیدگی به این چالش، مدیران آب در حوضه، چند پروژه انتقال آب را تکمیل کرده و انتقال آب اضافی را به عنوان سیاست اصلی خود برای پاسخگویی به افزایش تقاضای آب حفظ کردهاند. این در حالی است که تجربه نشان داده این تلاشها در درازمدت نتیجه عکس خواهند داشت. در این تحقیق بررسی میشود که حکمروایی منطقهای با چه رویکردی میتواند به حل تعارضات و مناقشات آبی در حوزه آبریز بر مبنای منابع موجود بپردازد و آیا امکان پیادهسازی حکمروایی محیط زیستی در این حوزه آبریز وجود دارد؟ الگواره این پژوهش روش کمی و کیفی است. براساس هدف، این پژوهش در زمره پژوهش کاربردی و از نظر ماهیت جزو تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. روشهای اصلی جمعآوری پژوهش، روش اسنادی و پیمایش اجتماعی (مصاحبه) و پرسشنامه است و برای تحلیل از آزمون T تک نمونهای و روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد و در نهایت با از استفاده از ماتریس swot به ارزیابی منطقه و با استفاده از QSPM راهبردهای ارائه شده دستهبندی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که از نظر قانونی بستر لازم برای حکمروایی منطقهای وجود دارد اما بدلیل تعدد قوانین و یکپارچه نبودن بانک اطلاعاتی هریک از بازیگران تعریف جداگانه و به تبع آن راهحل مجزایی برای بحران موجود دارند و این مسئله یعنی نداشتن تعریف مشترک از بحران اصلیترین مشکل حوضه آبریز زایندهرود است. با توجه به بررسیهای انجام گرفته در پژوهش به نظر میرسد نیاز به سازمان متشکل از همه ذینفعان که مسائل را در مقیاس منطقه زیستی و نه تقسیمات بررسی کند و آگاهسازی و ایجاد انگیزه برای مشارکت در بین مردم از راهکارهای موثربرای ایجاد حکمروایی محیط زیستی منطقهای در این حوضه است چرا که طبق آمار موجود حجم منابع آب در دراز مدت تغییر چندانی نداشته و این افزایش بارگذاری با مدیریت نادرست سبب مشکلات حاضر شده است.
محمد رضاپور اقدم (1398) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته: شهرسازی – برنامهریزی منطقهای، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده معماری و شهرسازی