چکیده
دریاچه خزر، بزرگترین دریاچه درون خشکی در کره زمین در محل برخورد آسیای مرکزی، قفقاز و ایران قرار دارد. به لحاظ انرژی این دریاچه پس از خلیج فارس و منطقه سیبری یکی از مهمترین منابع انرژی جهان به حساب می آید. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه1990و تبدیل دو کشور کرانهای ایران و شوروی به پنج کشور ساحلی، سبب افزایش اهمیت استراتژیک این دریاچه بیش از گذشته گردید. این تحول سبب به وجود آمدن مسائل جدیدی همچون، رژیم حقوقی جدید، توجه بیشتر و جدی تر به مسائل زیستمحیطی این دریا و نگاه جدید قدرتهای بزرگ به این منطقه ژئوپلتیکی شد. هدف پژوهش حاضر مطالعه سیاستهای زیستمحیطی دریای خزر میباشد. از این رو سوال اصلی تحقیق حاضر این است که، دسترسی به وحدت رویه در خصوص بحران زیستمحیطی دریای خزر بین کشورهای حاشیه دریای خزر چگونه محقق خواهد شد؟ در پاسخ به سوال فرضیه تحقیق بدین صورت است که، به نظر میرسد مشخص نبودن رژیم حقوقی دریای خزر، مهمترین عامل بازدارنده همکاریهای زیست محیطی کشورهای ساحلی دریای خزر میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد، فقدان رژیم حقوقی در دریای خزر سبب شد هر یک از دولتهای ساحلی به منظور کسب امتیاز بیشتر به طور یکجانبه اقدام به بهرهبرداری از منابع دریا کرده و در این راستا کنسرسیومهای بزرگ نفتی را به منطقه فراخوندهاند. چشم انداز بهرهبرداریهای گسترده از نفت و گاز خزر، صید بیرویه منابع زنده، چالشهای جدی را در قبال محیط زیست منطقه توسط جمهوریهای تازه استقلال یافته ارایه میدهد. در میان کشورهای ساحلی، آثار زیانبار زیست محیطی بیش از همه متوجه سواحل ایران میشود. کف دریا و جریان آب دریای خزر طوری است که آبهای آلوده را به سمت سواحل ایران سوق میدهد. لذا با توجه به وضعیت طبیعی و جغرافیایی دریای خزر، مشکلات زیستمحیطی در سواحل ایران طیف گستردهای خواهد داشت و امنیت و منافع ملی ایران را مورد تهدید قرار میدهد. لازم به ذکر است که روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای میباشد.
مرجان منتظری (1392) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته جغرافیا – جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، مجتمع دانشگاهی ولیعصر (عج) – دانشکده ادبیات و علوم انسانی.