پایان‌نامه

بحران آب‌های زیرزمینی و حاکمیت آب‌های زیرزمینی در ایران

اشتراک گذاری

چکیده

پایان‌نامه من درباره بحران آب زیرزمینی ایران است. این مشکل یک موضوع محیط زیستی است و رفتار انسان باعث آن می‌شود، نه پدیده‌های طبیعی. به این موضوع در روانشناسی اجتمای پرداخته شده است. در طول 50 سال گذشته، مقدار زیادی آثار علمی در این باره با تمرکز بر عوامل روانشناختی که موجب رفتارهای زیست‌محیطی و راه‌حل‌های احتمالی بحران مرتبط به آن می‌شود، تولید شده است. یکی از مهم‌ترین آثار علمی در این زمینه «تراژدی منابع مشترک» توسط گرّت هاردین است. هاردین استدلال کرد که طبیعت انسانی ناگزیر بد و خودمحور است. انسان‌ها فرصت‌های اقتصادی خود را در اولویت قرار می‌دهند، حتی اگر یک منبع مشترک را از بین ببرند. او معتقد بود که تنها راه‌حل این مشکل، اجبار دولتی در زمینه رعایت قوانین زیست‌محیطی است. با این حال، الینور استروم و همکارانش یک استدلال مخالف را طرح کردند: بر این رفتار مخرب انسان می‌توان توسط حکومت محلی و مشارکتی اجتماعی غلبه کرد. او معتقد بود که مردم محلی می‌توانند به حل مشکلات محیطی خود کمک کنند. این ایده توانمندسازی جامعه محلی، مدیریت حکومت پایین به بالا در حال حاضر در گفتمان حکومتی بسیار محبوب است. امروزه علوم اجتماعی به اندازه راهکارهای تکنوکراتیک و فنی سنتی مفید و معتبر شناخته شده است. در زبان علوم اجتماعی، قدرت عوامل تاثیرگذار بر نتایج در برابر ساختارها موضوع مطالعه است. این ایده توانمندسازی محلی نیز اساس مفهوم امنیت انسانی را تشکیل می‌دهد. امنیت انسانی چیست؟ امنیت انسانی همانند حقوق انسانی نیست … جهانشمول نیست. لازمه امنیت انسانی این است که مردم باید بتوانند براساس استانداردهای قابل اجرا در یک بخش از جامعه زندگی کنند: آزادی از ترس; آزادی از خواسته; و با حرمت توانمندسازی محلی کلید توسعه است گفتمان امنیت انسانی توصیه می‌کند که مردم عامل تغییر هستند و نباید گروه‌های آسیب‌پذیری در نظرگرفته شود که کمک‌های دولتی می خواهند. دولت مستقل، تسهیل‌کننده اصلی توانمندسازی محلی است. همچنین طرح کلی جهان شمول درباره قرارداد میان جامعه و دولت وجود ندارد: همه این قراردادها محلی هستند.

اهداف این مطالعه به این دلیل که کشاورزان بزرگ‌ترین کاربران مستقیم آب‌های زیرزمینی هستند و بنابراین رفتار آنها باعث ایجاد بحران می‌شود، مهم است که دیدگاه آنها را درک کنید. این مطالعه فرض می‌کند که قبل از پیدا کردن راه‌حل‌ها، باید درباره علل بحران توافق کنیم. بنابراین، این مطالعه تلاش کرده است تا علل و راه‌حل‌های درک شده بحران را درک کند. می‌خواستم یک تصویر کلی از داستان‌های کشاورزان درباره آب‌های زیرزمینی به دست بدهم: و درباره کشاورزی، قانون، دولت، حکومت، جامعه کشاورزان، عاملیت کشاورزان در مقابل این ساختارها … به طور کلی درباره داستان جامعه آنها سخن بگویم. من کرمان را انتخاب کردم چون در یک حوضچه تخلیه شده واقع شده است. این استان پسته تولید می‌کند که یک محصول کشاورزی معروف ایران در کشورهای غربی است. با توجه به کمبود آب‌های زیرزمینی و کیفیت پایین آب، بسیاری از بخش‌های این استان اکنون نمی‌توانند برای کشاورزی استفاده شوند. سوال: چگونه پسته‌کاران در استان کرمان علل و راه‌حل‌های بحران آب زیرزمینی ایران را در در ارتباط با عاملیت خود و ساختارهای غالب قانونی، اقتصادی و اجتماعی درک می‌کنند؟ سوالات زیر: 1 – آیا بحران آب‌های زیرزمینی ایران می‌تواند به عنوان یک «تراژدی منابع مشترک» شناخته شود؟ 2 – عاملیت کشاورزان پسته برای تخریب منابع آب زیرزمینی در ارتباط با نقش دولت در این زمینه نوعی همدستی با دولت یا مرهون نقش آن است؟ 3- گفتمان امنیت انسانی درباره بحران آب زیرزمینی ایران در کرمان چیست؟

لازم بود تجزیه و تحلیل انتقادی درباره نحوه مدیریت دولتی آب در ایران و سیستم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران انجام شود. به همین جهت، عقلانیت، جامعیت ، مشروعیت و اثربخشی مدیریت آب توسط دولت در رابطه با اصول حکومت‌داری خوب مورد توجه قرار گرفت. نظریه و مفاهیم نتایج با استفاده از چارچوب نظری تحلیلی انتونی گیدنن تحت عنوان تئوری ساختاربندی مدل سازی شده است . نظریه ساختاربندی یک نظریه است که به دوگانگی سنتی بین ساختار و عاملیت ظرایف و دقایق بیشتری می‌دهد. این نظریه بر تعامل میان عوامل تغییر و ادامه ساختار کنونی متمرکز است و به قوانین و منابع یک ساختار نگاه می‌کند این نظریه همچنین چندگانگی ساختارها، چگونگی التقای آنها، و اینکه قوانین و منابع ساختارها چطور به روشهای گوناگون تفسیر می‌شوند، را مطالعه می‌کند:. یک مفهوم دیگر در این مطالعه تمایزگذاری «کلادیا پهل وستل» درباره مدل سلسله مراتبی و شبکه‌ای حکومت‌داری است. اولین مدل یک دولت بزرگ تکنوکراتیک دارد، و مدل دوم حکومت مشارکتی محلی دارد.

روش شناسی این یک مطالعه کوتاه قوم‌نگاری بود. من 2 هفته پژوهشی را در استان کرمان صرف کردم و از روش کیفی درون روش استفاده کردم، با مصاحبه‌های باز، مشاهدات منفعل و مشاهدات شرکت‌کنندگان در جلسات کشاورزان. من از روش تحلیل روایت استفاده کردم. برای این، روایت‌ها با سوالات باز است. این داده‌ها، با چارچوب نظری تئوری ساختاربندی سازماندهی شده و مدل‌سازی شده‌اند تا برای کمک به درک کردن واقعیت کنونی کشاورزان یک نظریه استقرایی تولید شود. نتایج – سیستم حقوقی در بررسی قانون آب ایران، یک سیستم از مشکلات را دیدم. قانون‌گذاری تحت‌تاثیر اهداف بزرگ، اهداف سیاسی قرار گرفته است. گاهی اوقات اهداف حفاظت از محیط زیست تحت تاثیراهداف سیاسی (مثلا خودکفایی و عدالت اجتماعی) قرار گرفته است. برای شروع، ابهامات نگارشی (انشایی) در قانون وجود دارد. همچنین بسیاری از کارشناسان فکر می‌کنند که برخی از قوانین (مثل قانون 2010) برای حفاظت از آب‌های زیرزمینی مضر بوده‌اند. به نظر می‌رسد که قانون سال 2010 دولت را بی‌اعتبار کرده و اعتماد به دولت را کاهش داده است. بالاخره، ساختار مجازات رفتار غیرقانونی ضعیف است. مجازات‌ها کم‌ارزش هستند و یا خیلی بازدارنده نیستند. همچنین، بسیاری از کارشناسان و کشاورزان فکر می‌کنند که سیستم اجرای مجازات‌ها ضعیف است. یعنی شانس مجازات کم است. کشاورزان چه می‌گویند؟ کشاورزان پیامدهای احتمالی درازمدت بحران را می‌دانند، اما واضح نیست که چگونه پیامدهای فوری بحران را درونی کرده‌اند (فهمیده‌اند). کشاورزان دولت را به خاطر همه چیز سرزنش می‌کنند. بدبینی عمیقی وجود دارد. آنها حتی به راه‌حل‌های بی‌مناقشه (یعنی نصب متر در چاه) مشکوک هستند. دولت تبدیل به یک خریدار گناه ( پاک‌کننده گناهان) شده است و برای همه چیز مقصر می‌شود. بنابراین پیش داوری شناختی در ذهن کشاورزان وجود دارد که بر اساس آن همیشه سیستم سیاسی اقتصادی، راهبردهای دولت، و ایدئولوژی سیاسی جمهوری اسلامی و صلاحیت نظام حکومتی توسط آنها سرزنش می‌شود. این نفرت از دولت چیزی است که کشاورزان را متحد می‌کند. به نظر می‌رسد که قانون سال 2010 دولت را در چشم کشاورزان بی‌اعتبار کرده است. جو در حال حاضر مسموم شده است و الان، ابتکارات دولتی احتمالا در معرض بدبینی و حتی خرابکاری است. کشاورزان فکر می‌کنند رفتارهای غیرقانونی زیادی وجود دارد: هر کسی قانون را نقض می‌کند یا رشوه می‌پردازد (باج سیبیل). آنها همچنین فکر می‌کنند که بیشتر این رفتارها مجازات نمی‌شوند. بسیاری از کشاورزان فکر می‌کنند که فقر عامل مهمی برای این مشکل است. همچنین یک سوء تفاهم/ سوء ظن متقابل بین تولیدکنندگان کوچک و بزرگ وجود دارد… و به نظر می‌رسد همکاری بین این گروه‌ها چالش‌برانگیز است. 8 – “تئوری ساختاربندی” – عوامل و سازه‌ها و غیرقانونی بودن این مطالعه 4 ساختار را شناسایی کرد: آ – دولت تکنوکرات در برابر شهروندان. دیدگاه این مطالعه این است که: این ساختار یک رابطه بین دولت رانتیر و جامعه کشاورزی وابسته به آن است. دولت، اعتراض سیاسی را محدود می‌کند، اتحادیه کشاورزان وجود ندارد، این ترس وجود دارد که اجتماعات عمومی سیاسی در نظر گرفته شوند. بنابراین کشاورزان در جوامع خود منزوی هستند. و از یارانه‌های اقتصادی سود می‌برند. بنابراین مطیع می‌شوند و این سیستم را ادامه می‌دهند. ب – ساختار مجوزدهی سیستم مجوردهی طراحی شده است تا به رفتار کشاورزان شکل داده شود. اگرچه می‌توانیم بگوییم که این سیستم از طریق رفتار کشاورز به طور اساسی تغییر کرده است: با عدم انطباق و عدم اثربخشی اجرای قانون. همچنین، احساس حقانیت کشاورزان نسبت به آب، اهداف حفاظت از محیط زیست را تضعیف می‌کند. وضعیتی به نام “the tail is wagging the dog”. ت – باج سیبیل این سیستم رشوه‌دهی واجب به نظر می‌رسد. این سیستم توسط کشاورزان اعمال می‌شود تا جان سالم به درببرند. این تحمل رفتار غیر قانونی با نتایج مطالعه صنعت موتزارلا در ایتالیا مقایسه شد. در این مطالعه، غیرقانونی شدن نهادینه به نظر می‌رسید. مردم فکر می‌کردند: اگر همه این کار را انجام می‌دهند، من این وسط چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟”( De Rosa Trabalzi ). این مطالعه نشان می‌دهد که ممکن است که نتیجه مطالعه مذکور در ایتالیا برای کرمان هم درست باشد. طبق گفته کشاورزان، بسیاری از مردم چاه‌های غیرقانونی دارند، یا از چاه‌هایشان با عمق غیرقانونی آب استخراج می‌کنند، یا تمام 24 ساعت هر روز از چاه‌هاشان کار می‌کشند. و baj sibil یک شر ضروری است. این سوال مفید و موضوع بحث ماست: آیا این یک ساختار است؟ یا اعمال کشاورزان تعیین‌کننده این است که ساختار چگونه عمل می‌کند؟ پ – بالاخره سیستم اجتماعی جامعه کشاورزی را می‌بینیم. (این مورد در زیر بحث شده است.) نتیجه‌های امنیت انسانی” الان، دولت قراردادی میان جامعه و خود تنظیم کرده است که: • ماهیت رانتیری کنترل و وابستگی دارد •انتظارات بلند-مدتی برای دولت ایجاد می‌کند که ناپایدار هستند • سیاست‌ها پوپولیستی را پیش می‌برد • و فقدان تعامل معنادار با جوامع در سیاستگذاری‌های دولتی می‌بینیم آیا این عاملیت کشاورزان را کاهش می‌دهد؟ این مطالعه نشان می‌دهد که بیشتر رفتارهای غیرقانونی در اثر ساختار دولت است. 1 – یک دولت تکنوکراتیک، بدون پاسخ به نیازهای محلی وجود دارد: و 2-دیدگاه جوامع محلی نسبت به راه‌حل‌های دولتی با عدم اعتماد و بدبینی پوشیده شده است. 11 – پارادایم جدید – سیستم شبکه‌ای از گفتمان علوم اجتماعی، از گفتمان امنیت انسانی، به نظر می‌رسد که ما نیاز به تغییر پارادایم از مدل سلسله مراتبی به مدل شبکه‌ای داریم و باید حلقه‌های بازخورد شناختی کشاورزان یعنی همان بی‌اعتمادی و بدبینی آنها به دولت را بشکنیم. با این حال، این مدل اصلا یک نوش‌دارو نیست. یک سوء ظن متقابل بین تولیدکنندگان کوچک و بزرگ وجود دارد… و به نظر می‌رسد همکاری بین این گروه‌ها چالش‌برانگیز است.… مثلا، بعضی از تولیدکنندگان کوچک فکر می‌کنند که تولیدکنندگان بزرگ پسپرت‌ها و سرمایه‌گذاری خارجی دارند…و بنابراین آنها به سرنوشت آب‌های زیرزمینی ایران اهمیتی نمی‌دهند. همچنین، بعضی از تولیدکنندگان بزرگ فکر می‌کنند که بسیاری از تولیدکنندگان کوچک‌تر انقدر فقیر هستند و به تریاک اعتیاد دارند که نمی‌توانند بخشی از یک راه‌حل باشند. بسیاری از کشاورزان فکر می‌کنند که فقر عامل مهمی برای این مشکل است. پس، هر راه‌حلی برای بحران آب‌های زیرزمینی ابتدا باید یک جواب برای فقر پیدا کند. با این وجود شاید ایجاد یک راه‌حل برای اتحاد سخت‌ترین بخش این راه‌حل باشد. یک کشاورز به من گفت: ماخودمان چطور می‌خواهیم تمام جامعه کشاورزان را کنترل کنیم وقتی من حتی نمی‌توانم برادر خودم را کنترل کنم؟ بنابراین چالش آینده این خواهد بود که اتحاد و انگیزه کافی در میان تمامی جوامع کشاورزی ایجاد کنیم. الان بین اعضای جامعه کشاورزی هیچ نوع برنامه مشترکی برای آینده وجود ندارد. و فعالیتی که الان وجود دارد کاملا مشارکت-جویانه نیست.

 

شارلوت فیلیپس (1396) پایان‌نامه کارشناسی ارشد، رشته مطالعات جهان – مطالعات ایران، دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان.

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *