پایان‌نامه

بررسی تطبیقی ارزش آئینی آب در هنر محیطی و نمایش محیطی

اشتراک گذاری

چکیده

هنر زمین به عنوان طبیعت‌گراترین گرایشِ مجموعه هنرهای مفهومی، با الهام از مضامین آئینی و تصاویر بدوی، بستر مناسبی برای فعالیت هنرمندان زیست‌‌محیطی فراهم کرده است. با توجه به اینکه ارزش و اهمیت آب از روزگاران کهن تا به امروز مهمترین دغدغه مردم جهان است، تحلیل مفهوم ارزشِ آئینی آب در آثار هنرمندان زمین می‌تواند زمینه مهمی جهت پرداختن به بحران کم آبیِ زمین در عصر حاضر باشد. اما چگونگی بازنمایی‌های هنرمندان زمین در ارتباط با ارزش آئینی آب می‌تواند زمینه‌ مناسبی برای مقایسه با عملکرد هنرمندان دیگر عرصه هنرهای محیط‌گرا فراهم کند. نمایش محیطی نیز، به عنوان تعاملی‌ترین گرایشِ هنرهای نمایشی، از مضامین و تصاویر آئینی و بدوی برای ارتباط با مخاطب استفاده می‌کند و همین اشتراک مهم با هنر زمین، زمینه‌ بررسی تجربه آئینی هنرمندان زمین برای تبدیل به یک نمایش محیطی با شیوه اجرایی کاملاً تعامل‌گرایانه، با هدف دستیابی به آئین نمایشی نوظهور و شکلی بدیع و تجربی از صورت و معنای نمایشگاه هنر محیطی زمین با مشارکت نمایش محیطی است. روش نمونه‌گیری به صورت غیر تصادفی، هدفمند و از میان نمونه‌های ایرانی و خارجی که بازتاب آئینی و تعاملی قابل توجه‌ای داشته‌اند انجام شده است. به همین منظور جامعه آماریِ پژوهش حاضر چهار اثر نمایش محیطی شامل: اجرای حرکت آب (مرلین آرسم، 2019)، نمایش محیطی گِل‌رو (یاسر خاسب، 1398)، نمایش خیابانی تمنای باران (محمد صادق حسنی، 1396) اجرای محیطی جابجایی (آندرکو،2020) و چهار اثر از هنر محیطیِ زمین، شامل: مرگ و حیات الهه آب (احمد نادعلیان، 1396)، مجسمه‌های زیرِ آب (جیسون تیلور، 2006)، ستون فقرات زمین و آلیسریا (لیتا آلبوکرکی، دهه1970) است. ریچارد شکنر تدوین‌کننده نظریه اجرا، شش اصل برای نمایش محیطی تبیین کرده است، که به دلیل تأکید بر حافظه آئینی انسان، پیوند مستقیمی با نظریه ناخودآگاه جمعی کارل گوستاو یونگ دارد. پژوهشِ حاضر با تکیه بر آراء مورد نظر به روش تطبیقی به توصیف و تحلیل آثار پرداخته است. طبق یافته‌ها هنرمندان زمین با عناصری چون آب، باد، خاک، سنگ و چیدمان در طبیعت و هنرمندان نمایش محیطی، با حرکت، آواز، رقص و خلاقیتِ‌ جمعی، اشتراکات مفهومیِ حیات ‌بخشی و مرگ آفرینیِ آب، تعامل و عدم تعامل انسان با طبیعت، تعامل کیهانی زمین و آسمان و نتیجه حاصل از آن را بازنمایی کرده‌اند. به این ترتیب، هنرمند محیطیِ زمین از تعامل با محیط ‌زیست به تعامل با مخاطب می‌پردازد و هنرمند نمایش ‌محیطی از تعامل با مخاطب به تعامل با محیط ‌زیست دست می‌یابد. پژوهشگر رویکرد خلاقیتِ جمعی، تعاملاتِ نمایشی و توجه به توانش آئینیِ مخاطب را، راهکاری در بیرونی‌ سازیِ هر چه بیشتر تجربه آئینی هنرمند ‌زمین یافته است. انتظار می‌رود این افق بینا ذهنی در تعاملی‌ترین شکل ممکن عینیت یافته و مقام هنرهای محیطی را به عنوان آئین ‌سازترین هنر معاصر به اثبات برساند.

 

ندا قاسمي كيا (1402) پایان‌نامه کارشناسی ارشد، رشته پژوهش هنر، دانشگاه الزهرا (س)، دانشکده هنر.

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *