چکیده
پژوهش حاضر براساس ماهیت و روش در زمره تحقیقات تحلیلی و توصیفی است. سوال اصلی پژوهش جایگاه دیپلماسی آبی (هیدروپلیتیک) رودخانههای مرزی ایران (اروندرود، هیرمند و هریررود) در مناسبات آینده ایران با کشور های عراق و افغانستان میباشد. با در نظر گرفتن متغیرهای مرتبط با موضوع یعنی متغیرهای مستقل (دیپلماسی آبی رودخانه مرزی ایران) و تاثیرگذاری آنها بر متغیر تابع (مناسبات آینده کشور باعراق و افغانستان میباشد) سعی در اثبات فرضیه پژوهش گردید. این فرضیه بیان میکند که: اهمیت دیپلماسی آبی رودخانههای مرزی ایران با کشورهای عراق و افغانستان آن هم در چارچوب هیدرو پولتیک منطقهای در خاور میانه، میتواند مسألهای جدی در مناسبات آینده کشور با همسایگان مذکور باشد. با افزایش نیاز به آب، درگیریهای بینالمللی شدت بیشتری خواهد یافت. از جمله مناطقی که به شدت تهدید میشود منطقه خاورمیانه است که 87 درصد از اراضی آن را صحراها تشکیل دادهاند. رژیم حقوقی حاکم بر آبهای مشترک و قوانین موجود بینالمللی ضمانت اجرایی و بازدارندگی لازم را ندارد. بحرانی که تنها از طریق اعمال برنامهریزی های کلان و واقع بینانه و مبتنی بر تعاملات منطقهای و بینالمللی، با استفاده از تمامی امکانات و ظرفیتها در سایه دیپلماسی فعال آبی قابل کنترل خواهد بود. ایران نیز همواره بر سر تقسیم آبهای مرزی با همسایگان خود اختلاف داشته است. معاهدهها و حکمیتهای صورت گرفته در طول سالیان گذشته و وقوع بیش از 25 جنگ در طول چهارصد سال گذشته در این خصوص نشان از اهمیت موضوع در مناسبات با همسایگان دارد. هیدروپلیتیک همچنان در حوزههای آبی مشترک ایران با همسایگان خود، مخصوصا عراق و افغانستان نقشآفرینی میکند. و قطعا” دیپلماسی آبی با توجه به هیدروپلیتیک آب در خاورمیانه جایگاه ویژه و غیر قابل انکاری در مناسبات آینده ایران با همسایگان از جمله کشورهای عراق و افغانستان دارد.
بهزاد پارسا (1391) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته علوم سیاسی – روابط بینالملل، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده علوم سیاسی.