چکیده
هیدروپلیتیک یا به عبارتی موضوع آب و سیاست همواره در میان کشورهایی که متأثر از آن بوده اند، زمینهساز همکاری و ارتقاء مناسبات و یا اینکه سبب عدم همکاری و کاهش سطح مناسبات سیاسی بین آنها گردیده است. هیدروپلیتیک افغانستان همواره زمینه ساز همکاری و ارتقاء مناسبات سیاسی بین کشورهای همسایه بوده است. حوضههای آبی افغانستان به عنوان منبع مهم اقتصادی وکشاورزی میباشد. این حوضههای آبی با وجود آنکه برای افغانستان از جایگاه اقتصادی و زراعتی برخوردار است، برای همسایگان افغانستان مانند ایران، ترکمنستان و پاکستان ارزش حیاتی و اقتصادی نیز دارد. از جانب دیگر رودخانههای افغانستان، میتواند همکاریهای منطقهی را در محور خود داشته باشد. چون کشورهای که در همسایگی افغانستان قرار دارند و از منابع آبی افغانستان استفاده مینمایند، در یک حالت نسبتاً خوبی اقتصادی و با ثبات قرار دارند و از یک سو افغانستان این ویژگیها را در خود ندارد. با توجه به اهمیت هیدروپلیتیکی رودخانههای افغانستان؛ کشورهای همسایه افغانستان را برای رسیدن به ثبات سیاسی و اقتصادی کمک نماید. بنابر این تحقیق حاضر از نوع مطالعات کاربردی بوده و با هدف شناسای ابعاد هیدروپلیتیکی رودخانههای افغانستان، با گردآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانهای، و با روش تحلیلی- توصیفی، اسنادی و تاریخی مورد تجزیه و تحلیل گرفته و به بررسی بیثباتی سیاسی در افغانستان که ارتباط آن با هیدورپلیتیک این کشور میباشد، و با ارائه الگوی پیشنهادی پرداخته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است هیدروپلیتیک افغانستان، نقش سازنده در ایجاد ثبات سیاسی افغانستان دارد. رودخانههای افغانستان از پتانسیلهای آبی بالای برخوردار است که افغانستان را در بخشهای کشاورزی، انرژی برق، صنعت و توریسم کمک نماید. ولی از منابع آبی برای رشد اقتصادی و زراعتی به شکل درست آن استفاده صورت نگرفته است که بیش از 80 درصد آبهای افغانستان به کشورهای همسایه سرازیر میگردد. مداخله کشورهای جهان و منطقه در امور داخلی افغانستان از یک سو؛ جنگهای متواتر داخلی از جانب دیگر افغانستان را به یک مرکز وحشت و جنگ تبدیل نموده است. این عاملها از مهمترین مباحث مطرح شده در بیثبات سیاسی در افغانستان میباشد. با توجه به مباحث مطرح شده برای رسیدن به ثبات سیاسی در افغانستان، ضرورت بازنگری در مورد اهمیت استفاده از آبهای داخلی و برون مرزی، در امر رسیدن به ثبات سیاسی و اقتصادی، مهم خواهد بود.
شیرخان انوری (1398) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته جغرافیا – جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران، دانشکده جغرافیا.