چکیده
رویکرد مدیریت زیستبومی نگاهی جامعنگر به مدیریت تالابها است که بر مدیریت مشارکتی و تعامل میانبخشی و فرابخشی دستگاههای دستاندرکار و جوامع محلی حوضهآبخیز تأکید دارد. با این وجود، تحلیل روابط و تعاملات گروداران در مدیریت تالابها، کمتر در مطالعات پیشین مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر با بهرهگیری از رویکرد تحلیل شبکههای اجتماعی به بررسی نقش و جایگاه گروداران کلیدی در شبکه همکاری سازمانی در تالابهای اقماری دریاچه ارومیه پرداخته است. بدین منظور پس از شناسایی گروداران کلیدی از روش نمونهگیری گلوله برفی و مصاحبه با دستاندرکاران و کنشگران موثر بر حفاظت و احیای تالاب، دادهها با ابزار مصاحبه و پرسشنامه گردآوری و ماتریس شبکه همکاری تشکیل شد. سپس دادهها در نرمافزار Ucinet با استفاده از شاخصهای مرکزیت درجه ورودی، مرکزیت درجه خروجی و مرکزیت بینابینی تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که دستگاهها دولتی مانند جهاد کشاورزی، شرکت سهامی آب منطقهای و آب و فاضلاب شهری در مقایسه با سایر گروداران، بیشترین کنترل و قدرت در شبکه همکاری سازمانی برخوردار بوده و در مقابل سازمانهای جامعه مدنی، همچون سازمانهای مردم نهاد، تشکلهای کشاورزان از کمترین درجه مرکزیت ورودی برخوردارند. قدرت و نفوذ پایین سمنها و تشکلهای محلی در شبکه همکاری سازمانی، از علائم غلبه نظام برنامهریزی متمرکز، از بالا به پایین و سلسله مراتبی در مدیریت حوضه آبخیز تالابهای منطقه است.
سید مهدی مجتهدی، اصغر طهماسبی، سید محمد شبیری، علیرضا علوی تبار و بهمن زندی، فصلنامه آب و توسعه پایدار، دوره 9، شماره 4، شماره پیاپی 26، مدلسازی در سیستمهای منابع- مصارف آب، اسفند 1401، صفحه 58-47 .