چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل بومشناسی انسانی تصمیمگیری زیست محیطی بهرهبرداران آب در حفاظت از منابع آب کشاورزی در منطقه ماهیدشت شهرستان کرمانشاه انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ روش شناختی، از دیدمان آمیخته از نوع اکتشافی بهره میگیرد که در طی سه مرحله انجام گرفته است. مرحله اول به تعیین شاخصها و مولفههای بومشناسی انسانی و تصمیمگیری زیستمحیطی در زمینه حفاظت از منابع آب کشاورزی با استفاده از روش توصیفی، اختصاص یافت؛ در مرحله دوم با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی به شیوه قراردادی و بر اساس دو مدل فرآیند تحلیل محتوای کیفی بنگسون (2016) و الو و کینگاس (2008)، وضعیت حفاظت از منابع آب کشاورزی در منطقه مورد مطالعه از نظر وضعیت منابع آبی، وضعیت کشاورزی و وضعیت ترویج کشاورزی در حفاظت از منابع آب کشاورزی، مورد واکاوی قرار گرفت؛ در مرحله سوم بر اساس مدل اکوسیستم انسانی مکلیس و همکاران (1997)، مدل فرآیند تصمیمگیری زیستمحیطی انگلیش (1999)، چهارچوب فرآیند تصمیمگیری زیستمحیطی تون و همکاران (2000) و مدلهای رفتار زیستمحیطی، به بررسی مولفههای اکوسیستم انسانی در تصمیمگیری زیستمحیطی بهرهبرداران آب در حفاظت از منابع آب کشاورزی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش کمی پیمایشی، پرداخته شد. در مرحله کیفی، پاسخگویان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند و بر این اساس گردآوری دادهها از طریق مصاحبههای عمیق و نیمه ساختارمند با مطلعان کلیدی مرتبط با موضوع تحقیق صورت پذیرفت. بدین ترتیب 51 نفر از صاحبنظران و متخصصان شاغل در 10 سازمان مرتبط با منابع آب کشاورزی دشت ماهیدشت شهرستان کرمانشاه و 4 گروه شغلی مدیران، کارشناسان، محققان و اساتید دانشگاه مورد مصاحبه قرار گرفتند. علاوه بر این از اسناد کتابخانهای، شامل اسناد سازمانی و مقالههای پژوهشی مرتبط با حفاظت از منابع آب کشاورزی در منطقه مورد مطالعه نیز استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزار MAXQDA-10 انجام پذیرفت. جامعه آماری در مرحله کمی شامل 1،200 نفر از کشاورزان آبی منطقه ماهیدشت در دو دهستان ماهیدشت و چقانرگس بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب و با استفاده از ابزار پرسشنامه ساختارمند، در نهایت 276 نفر از آنان مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیهوتحلیل دادهها از طریق تحلیلهای آماری توصیفی و استنباطی مبتنی بر آزمونهای آماری مقایسهای، همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری، انجام گرفت و در این راستا از نرمافزارهای SPSS-26 و SmartPLS-3 استفاده شد. نتایج مرحله کیفی منجر به شناسایی 5 مضمون، 14 مقوله اصلی، 46 مقوله فرعی و 1،189 کد اولیه به عنوان موانع حفاظت از منابع آب کشاورزی در منطقه ماهیدشت شهرستان کرمانشاه گردید. این موانع در پنج مضمون شامل موانع کلان، موانع مدیریتی و سازمانی، موانع منطقهای، موانع فنی-تولیدی و موانع فردی کشاورزان و مقولههای اصلی و فرعی مربوط به هر یک، طبقهبندی شدند. همچنین 5 مقوله اصلی، 11 مقوله فرعی و 347 کد اولیه، به عنوان نقش ترویج کشاورزی در حفاظت از منابع آب کشاورزی در منطقه مورد مطالعه، شناسایی گردید. این نقشها نیز در پنج مقوله اصلی شامل بهبود وضعیت فرهنگی-اجتماعی، بهبود وضعیت اقتصادی، بهبود سیاستگذاریها، بهبود تعاملات سازمانی و نهادی و تغییر رفتارهای بهرهبرداری از منابع کشاورزی و مقولههای فرعی مربوط به هر یک، طبقهبندی شدند. نتایج مرحله کمی نشان داد که وضعیت متغیر فرآیند تصمیمگیری زیستمحیطی حفاظت از منابع آب کشاورزی کشاورزان در سطح نسبتا ضعیفی قرار داشت. بررسی ویژگیهای تصمیمگیری زیستمحیطی کشاورزان درباره حفاظت از منابع آب کشاورزی نشان داد که وضعیت متغیرهای بیزاری از موازنه، ارزشهای مقدس و دشواری (یا آسانی) تصمیم درک شده در سطح متوسط و وضعیت متغیرهای ترجیح عمل و هیجان منفی در سطح نسبتا ضعیفی قرار داشت. نتایج بررسی اکوسیستم انسانی منطقه ماهیدشت در زمینه حفاظت از منابع آب کشاورزی نشان داد که وضعیت متغیرهای منابع بحرانی منطقه از نظر منابع طبیعی، منابع اجتماعی – اقتصادی و منابع فرهنگی و همچنین نظام اجتماعی انسانی از نظر نهادهای اجتماعی، ردههای اجتماعی و چرخههای اجتماعی در سطح ضعیف تا متوسط قرار داشت. نتایج بررسی عوامل روانشناختی موثر بر حفاظت از منابع آب کشاورزی نشان داد که وضعیت متغیرهای باورهای هنجاری، نگرش، نگرانی، ارزشها و نیت عمل در سطح نسبتاخوب، وضعیت متغیرهای هنجارهای اخلاقی، هنجارهای ذهنی، باورهای کارایی قوانین آب، درگیری شخصی، دلبستگی مکانی و موانع شخصیتی در سطح متوسط و وضعیت متغیرهای انتساب مسئولیت و باورهای فایدهگرایی آب در سطح نسبتا ضعیف و ضعیف بود. نتایج بررسی مدل یابی معادلات ساختاری فرآیند تصمیمگیری زیستمحیطی حفاظت از منابع آب کشاورزی به عنوان متغیر وابسته اصلی نشان داد که در مجموع 34 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین میگردد. بر اساس نتایج به دست آمده، سازه نظام اجتماعی انسانی با ضریب 390/0 در رتبه اول تاثیرگذاری قرار گرفت و بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته فرآیند تصمیمگیری زیستمحیطی حفاظت از منابع آب کشاورزی داشت. از بین مولفههای نظام اجتماعی انسانی، مولفه نهادهای اجتماعی با ضریب 891/0 دارای بیشترین تاثیر بود و بعد از آن ردههای اجتماعی و چرخههای اجتماعی با ضریب 776/0 و 729/0 به ترتیب در رتبههای دوم و سوم قرار داشتند. سازه عوامل روان شناختی با ضریب 230/0 در رتبه دوم تاثیرگذاری بر فرآیند تصمیمگیری زیستمحیطی حفاظت از منابع آب کشاورزی منطقه ماهیدشت قرار گرفت. از بین مولفههای عوامل روان شناختی، مولفههای نگرانی، ارزش، هنجارهای اخلاقی و نگرش با ضریب 872/0، 864/0، 847/0 و 817/0 به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بودند. سازه منابع بحرانی با ضریب 132/0 معنیدار نشد. همچنین تحلیل روابط پنج متغیر ویژگیهای تصمیمگیری زیستمحیطی در وضعیت حفاظت از منابع آب کشاورزی، به عنوان متغیرهای وابسته فرعی و متغیرهای مستقل با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد و نتایج آن نشان داد که به طور کلی متغیرهای مستقل اکوسیستم انسانی شامل منابع بحرانی، نظام اجتماعی انسانی و عوامل روانشناختی به-ترتیب 38، 28، 24، 20 و 7 درصد از تغییرات متغیرهای وابسته بیزاری از موازنه، ارزشهای مقدس، ترجیح عمل، هیجان منفی و دشواری (یا آسانی) تصمیم درک شده در تصمیمگیری مربوط به حفاظت از منابع آب کشاورزی را تبیین میکند. در پایان بر اساس نتایج مراحل اول تا سوم پژوهش حاضر، راهکارهای بهبود تصمیمگیری زیستمحیطی بهره برداران آب در حفاظت از منابع آب کشاورزی برای سیاستگذاران و بخشهای اجرایی و به طور ویژه برای ترویج کشاورزی ارائه شد.
مریم شیرخانی (1402) پایاننامه دکتری تخصصیPhD) )، رشته مهندسی کشاورزی – ترویج و آموزش کشاورزی ـ ترویج کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده کشاورزی.