چکیده
کمآبی و ویژگیهای اقلیمی، یکی از مهمترین وجوه تمایزی است که نظریهپرداران توسعه در توضیح ویژگیها و شرایط جوامع شرقی و ایران در تحولات اجتماعی جامعه بدان توجه کردهاند. این نگرش منجر به ارائه نظریاتی از جمله شیوه تولید آسیایی، استبداد شرقی و استبداد ایرانی شده است که هرکدام با توجه به برخی از ویژگیهای جامعه، سعی در ارائه توضیحی در مناسبات توسعه شرق و پیوند آن با آب داشتهاند که نتوانستهاند با توجه به مشخصات جامعه ایرانی، پاسخ دقیقی برای آن ارائه کنند. این مطالعه با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی و استفاده از رهیافت پویاییشناسی سیستمها، با بررسی اسناد و همچنین مشاهده و مصاحبه با کشاورزان، سیاستگذاران و مردم ساکن حوضه زایندهرود، سعی بر آن داشته است تا بتواند تصویری دقیق از پیوند آب و توسعه در جغرافیای این منطقه از ایران ارائه دهد. نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان میدهد تلاشهای صورت گرفته برای کاهش کمبود آب در این حوضه که با محوریت انتقال آب بین حوضهای انجام شده است، به دلیل عطش توسعه در این منطقه به واسطه سرخوردگیهای سیاسی و اجتماعی ساکنان آن، موثر واقع نمیشود و برخلاف تصور نظریهپردازانی که آب را عامل محدودکننده توسعه در ایران، میدانند، آب به معلول سیاستهای توسعهای بدل و رقابت در برداشت منابع آبی، زمینهساز ظهور ریسکهای محیط زیستی برآمده از سلطه انسان بر طبیعت شده است. همچنین مساله کمآبی در ایران و اهمیت مدیریت آن در طول تاریخ، سبب شکلگیری نظامی برآمده از دو بازوی مشروعیت سیاسی و مقبولیت اجتماعی با فرآیندهای انتصاب و انتخاب شده است که علاوه بر مدیریت منابع آب، نقش کنترل مناسبات حاکمیت و جامعه در فرآیند تولید را برعهده دارد و توسعه جامعه ایرانی، منوط به توازن قوای این دو بخش بوده و چنانچه تعادل قدرت آنان بر هم بخورد، جامعه به سمت استبداد سیاسی و یا انقلاب اجتماعی حرکت میکند.
مهرداد توحیدی (1401) پایاننامه دکتری تخصصی (PhD) ، رشته علوم اجتماعی – جامعهشناسی، دانشگاه تهران، پردیسهای منطقهای – پردیس البرز.