پایان‌نامه

حکمرانی آب در 50 سال اخیر و تأثیرات اجتماعی و سیاسی آن بر جامعه؛ (با تمرکز بر طرح انتقال بین‌حوضه‌ای آب از سرشاخه کارون به فلات مرکزی)

اشتراک گذاری

چکیده

مسئله تاریخ و رویکردی تاریخی داشتن به وقایع و حوادث در یک جامعه، باعث می‌شود تا به دنبال چرایی و چگونگی به وجود آمدن مسائل و موضوعاتی باشیم که در ظاهر طبیعی به نظر می‌آید. اما داشتن رویکرد تاریخی بیش از همه در مباحث زیست‌محیطی و علی‌الخصوص آب مغفول مانده باشد. چنانچه سیطره علوم فنی و مهندسی در حوزه تحقیقات آب، منجر به غیرتاریخی دیدن مسئله آب شده است. پرسش اساسی رساله موجود نیز، تلاش برای فهم مسئله بحران آب از منظرِ جامعه‌شناسی سیاسی و تاریخی است. مروری بر ادبیات نظری نشان می‌دهد که بعد از جنگ جهانی دوم چگونه تفکر مدرن، بر سیطره انسان بر منابع آب هم جهت بهره‌کشی و هم نمایش قدرت مستولی بود. رساله حاضر نیز به دنبال فهم این موضوع است که چگونه بعد از جنگ جهانی دوم شکل توسعه اقتصادی در ایران برحسب توسعه منابع آب صورت‌بندی شد؟ این توسعه در نسبت با چه چیز شکل گرفت و تغییر کرد؟ چگونه مسائل فعلی آب در کشور را می‌توان بر اساس این نسبت تاریخی تبیین کرد؟ با تمرکز بر جامعه‌شناسی سیاسی مدیریت منابع آب در ایران، اولاً با رویکردهای رایج و غیرتاریخی بحران آب در ایران تعیین تکلیف شده است. دوم گسترش منابع آب به‌عنوان رویکرد اصلی توسعه اقتصادی را، در بستری تاریخی بررسی و تبیین شده است. در بخش نهایی به بررسی این وضعیت در حوضه زاینده‌رود پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تاریخ حکمرانی آب ایران، متناسب با بستر گفتمان داخلی و خارجی تغییر کرده است. لذا آنچه حکمرانی آب را در ایران رقم زده است، نه حکمرانی متناسب آب، بلکه حکمرانی تحت تسلط دوره‌ای گفتمان راست‌گرایانه و چپ‌گرایانه بوده است. در دوران قبل از انقلاب، حکمرانی آب ابتدا در تقابل با کمونیست و چپ‌ و سپس بر اساس مدل روستو در گذار از کشاورزی به سمت صنعتی‌سازی با ممنوعیت سدسازی، قطبی‌سازی کشاورزی و مقابله با برداشت از آب زیرزمینی در دشت‌های ممنوعه تعریف شد. این در حالیست که در دوران بعد از انقلاب، گفتمان حاکم بر حکمرانی مبتنی بر تقابل با غرب لیبرال بود که بر سیاست توسعه و بهره‌برداری از منابع آب در جهت افزایش تولید و خودکفایی بر نوع حکمرانی آب تأثیر گذاشت. تقابل دال مرکزی گفتمان دولت‌ها را نیز بر مبنای عدالت‌طلبی (تأکید بیشتر بر سیاست‌های چپ‌گرایانه) و تعدیل اقتصادی (تأکید بیشتر بر سیاست‌های آزادسازی اقتصادی راست‌گرایان) می‌توان دنبال کرد. در دولت‌هایی که دال مرکزی آن مبتنی بر عدالت‌‌محوری بود تسامح بر بهره‌برداری منابع آب زیرزمینی بیشتر بود و در دولت‌هایی که سیاست آزادسازی‌اقتصادی دال اصلی گفتمان بود، آب سطحی و توسعه منابع آب سطحی بیشتر در دستورکار قرار گرفت.

مهشید طالبی صومعه‌سرایی (1399) پایان‌نامه دکتری تخصصی(PhD) ، رشته علوم اجتماعی – جامعه‌شناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی.

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *