مقاله پژوهشی

زوال تمدن کاریزی ایران به روایت سفرنامه‌های بیگانه روزگار قاجار

اشتراک گذاری

چکیده

سفرنامه‌‌نویسان غربی به‌ویژه در دو قرن اخیر گزارش‌گران بیرونی وضعیتی در ایران بوده‌اند که می‌توان از آن به انحطاط و عقب‌ماندگی تمدنی ـ فرهنگی تعبیر کرد. وضعیت اقلیمی و جغرافیایی ویژۀ ایران و خشکی و کم‌آبی و به‌ تبع آن وابستگی شدید تمدن ایرانی به آب و سازه‌های آبی، به‌ویژه کاریز یا قنات، از ویژگی‌ها و پدیده‌هایی بوده که توجه اکثر غربیان را جلب کرده است. در این دوران، که هم‌زمان با شیوع ناامنی و آشفتگی و هرج‌و‌مرج بوده است، ساخت و نگه‌داری سازه‌های آبی با موانع و مشکلات فراوان روبه‌رو شد و بسیاری از سازه‌ها، به‌ویژه کاریز‌ها، و شمار فراوانی از آبادی‌ها و زمین‌های کشاورزی رو به نابودی و ویرانی نهاد. سفرنامه‌نویسان بیگانه، به‌مثابه ناظران آگاه و حساس و کنجکاو بیرونی، دقیق‌ترین و مؤثرترین گزارش‌ها را از این روند، و ارتباط متقابل آن با سیر عمومی زوال و انحطاط ایران‌زمین، بر‌جای گذاشته‌اند. مقالۀ حاضر بر آن است که تحلیلی منظم و روش‌مند از آن گزارش‌ها ارائه دهد. طبق این اسناد پیشامد‌های طبیعی و تاریخی، استبداد و بی‌قانونی و بحران مدیریت، شیوع ظلم و ستم و ناامنی، یورش‌های پی‌در‌پی ایلات و عشایر داخلی و مرزی، شرایط فرهنگی و معرفتی و اخلاقی، پاره‌ای مسائل مرتبط با سیاست و مناسبات خارجی، از جمله سیاست زمین سوخته و پاره‌ای مشکلات ارضی و مرزی با برخی کشور‌های همسایه، و سرانجام آثار و پیامد‌های ویران‌گر وقوع جنگ‌های جهانی در قرن بیستم از مهم‌ترین عوامل ویرانی سازه‌های آبی و شمار بسیاری از آبادی‌ها و روستاها و شهرهای ایران بوده‌اند. در این گفتار از این رویداد به «روند زوال و انحطاط تمدن آبی» یا تمدن کاریزی ایران تعبیر می‌شود.

 

داریوش رحمانیان و مهدی میرزایی، تحقیقات تاریخ اجتماعی، سال دوم، پاییز و زمستان، اسفند 1391، شماره 2، شماره پیاپی 4، صفحه 75-55 .

 

دانلود مقاله

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *