چکیده
در قرن حاضر تاثیر پذیری بخش قابل توجهی از روابط بینالملل حول محور محیط زیست و استفاده روز افزون از منابع زیستی و تخریب آنها؛ موجب شده که تنگناهای زیست محیطی بعنوان مشکلی برای کل جهان و نوع بشر محسوب شده و موضوعات زیست محیطی از موضع ژئوپلیتیک مورد بررسی قرار گیرند. در این راستا کمبود آب (بعنوان یکی از عوامل زیست محیطی و غیر قابل جایگزین) و حرکت آن بعنوان یک منبع طبیعی سیال و گذر آن از مرزهای قراردادی کشورها و حاکمیت بر منابع آبی و هیدروپلیتیک یکی از موضوعات مهم جهان کنونی بشمار می آید. با عنایت به تحولات اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی در سطح جهان، تا اواسط قرن کنونی اکثر کشورهای جهان از این دیدگاه با بحران مواجه خواهند شد. در قرن گذشته نیز نزاع بر سر آب در بسیاری از مناطق جهان جزئی جدایی ناپذیر از دیپلماسی کشورها بوده است. بیشتر قلمرو آسیای مرکزی که در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده است؛ از جمله مناطق پیرامون ایران میباشد که در این زمینه از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. بررسی بحران آب و اهمیت و نقش آب بعنوان اهرم سیاسی در روابط کشورهای منطقه، علاوه بر ترسیم دورنمایی از وضعیت آینده منطقه در پیش روی تصمیم گیرندگان سیاسی کشورمان؛ افقی از تهدیدهای اساسی در این خصوص را به نمایش میگذارد. این پژوهش در نظر دارد تا به این سوال اصلی پاسخ دهد: شرایط زیست محیطی به خصوص بحران آب با توجه به روندهای موجود آن چه تاثیراتی بر روابط کشورهای آسیای مرکزی دارد؟ بنابراین، تلاش خواهد شد ضمن بررسی چشم انداز جهانی بحران آب و بررسی علل این پدیده در سطح جهانی، بطور خاص ریشهها و دلایل این بحران در منطقه آسیای مرکزی مورد بررسی قرار گرفته و ضمن پاسخ به پرسش فوق؛ راهکارهای برون رفت از این بحران نیز مد نظر قرار گیرد. فرض اصلی این نوشتار این است که؛ آب (بعنوان یکی از عوامل زیست محیطی) در مناقشات آسیای مرکزی یکی از عوامل اصلی تنش و تعارض میان کشورهای این منطقه (قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان) بوده است و در آینده نیز بعنوان یک متغیر تاثیر گذار در کاهش همگرایی سیاسی در منطقه عمل خواهد نمود.
واحد اوردخانی (1390) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.