چکیده
به منظور دستیابی به مناسبات کارآمد سیاستگذاری؛ نخست اصلاح شبکه تصمیمگیری منابع آب، تعدیل قدرت نهادهای دولتی و درگیر نمودن تشکلهای ذینفعان، سازمانهای مردم نهاد و دانشگاهیان و دلسوزان حوزه آب و محیطزیست، جهت احیای حکمرانی آب در کشور ضروری است. در این بین تصمیمگیری مشارکتی در حوزه مدیریت منابع آب میتواند به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و افزایش قابلیت اجرای تصمیمات مرتبط با مدیریت آب کمک کند. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر فرآیند تصمیمگیری مشارکتی مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی ایران در سه فاز انجام شد. در فاز نخست، ابعاد و مؤلفههای موجود در محتوای مقالات انجام شده در حوزه سیاستگذاری مشارکتی، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس جایگاه سیاستگذاری مشارکتی در اسناد و قوانین بالادستی نظام مدیریت آب ایران احصاء شد. در فاز دوم، از روششناسی کیفی بهره گرفته شد و مدلی به عنوان اساس پژوهش انتخاب شد. هدف اصلی فاز سوم پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر فرآیند تصمیمگیری مشارکتی مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی ایران میباشد از طریق پیمایش است. جهت استخراج گویهها و سنجش رفتار مشارکتی کشاورزان پیشرو از پرسشنامه ارائه شده برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد به عنوان ساختار اصلی گویهها بکار گرفته شد. روایی صوری و روایی محتوایی کمی پرسشنامه توسط پنلی از اساتید ترویج و آموزش کشاورزی تأیید گردید. جهت سنجش پایایی ابزار پژوهش، پرسشنامه توسط 30 نفر از کشاورزان خارج از جامعه آماری تکمیل، و ضریب آلفای کرونباخ ابزار نیز محاسبه شد. در نهایت دیدگاه کنشگران آب پیرامون تصمیمگیری مشارکتی مدیریت منابع آب ایران تحلیل و مدل نهایی تبیین شد. جامعه آماری، متشکل از کلیه کشاورزان پیشرو منتخب ملی، به تعداد 179نفر بود. برای نمونهگیری از جامعه مورد مطالعه؛ از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب استفاده شد. با توجه به جدول کرجسی و مورگان 111 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه به یافتههای حاصل از مدل ساختاری عوامل زمینهای موثر بر فرآیند تصمیمگیری مشارکتی، مولفه آموزش بیشترین نقش را بر اساس بار عاملی بالاتر ایفا میکند. در این بعد؛ آموزش مروجان و مددکاران ترویجی مهمترین گویه شناسایی شده است. این امر نشاندهنده اهمیت نقش آموزش و ترویج در فرایند تصمیمگیری مشارکتی منابع آب میباشد. ترویج کشاورزی به عنوان مکتبی آموزشی که وظیفه ایجاد دگرگونی در معلومات، مهارتها و گرایشهای کشاورزان و روستائیان را دارد باید مصرفکنندگان منابع آب کشاورزی به عنوان گروه هدف اصلی آموزشهای ترویج مورد توجه قرار گیرند. دومین عامل زمینهای موثر بر فرآیند تصمیمگیری مشارکتی؛ عامل ترتیبات نهادی شناسایی شد. در راستای بهبود این مولفه باید، هماهنگی و تناسب لازم بین سیاستهای مربوط به آب ایجاد شود. مشارکت سومین عامل زمینهای موثر شناسایی شد. در راستای بهبود مولفه مشارکت الزام حمایت و توجه به نظرات شرکتکنندگان در جلسات گروهی از سوی مسئولان و دست اندرکاران وجود دارد. براساس یافتهها چهارمین عامل زمینهای موثر تعامل است. در راستای بهبود وضعیت تعامل نیز ترویج کشاورزی میتواند از طریق ایجاد و تقویت حلقه ارتباطی خود با کشاورزان در جهت افزایش مشارکت بهرهبرداران، مهارتهای رفع تعارضات، مذاکره و ارتباطات موثر آنها نقش داشته باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل ساختاری مؤلفه فرآیند نشان داد؛ که برنامهریزی بالاترین بار عاملی را داراست؛ پس از آن عامل اجرا؛ سپس عامل نهادینهسازی و در نهایت عامل ارزیابی در فرآیند تصمیمگیری مشارکتی تحت تاثیر عوامل زمینهای موثر هستند. نتایج حاصل از مدل ساختاری در خصوص مؤلفه برونداد بیانگر این مساله است که با پیادهسازی فرآیند تصمیمگیری مشارکتی در مدیریت منابع آب در صورتی که تصمیمات گرفته شده توسط ذینفعان تایید و پذیرفته شود؛ این امر منجر به شناسایی بهتر مسایل و مشکلات مدیریت منابع آب میشود. در نهایت با توجه به نیکویی برازش مدل نتیجه میگیریم که متغیرهای پژوهش، سنجههای خوبی برای فرآیند تصمیمگیری مشارکتی هستند و سیاستگذاران بخش منابع آب میتوانند از این مدل در فرآیند تصمیمگیری استفاده کنند. تصمیمگیری مشارکتی در حوزه مدیریت منابع آب میتواند به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و افزایش قابلیت اجرای تصمیمات مرتبط با مدیریت آب در بخش کشاورزی کمک کند.
فاطمه شیدائی قلعه جوق (1402) پایاننامه دکتری تخصصیPhD) )، رشته مهندسی کشاورزی – ترویج و آموزش کشاورزی ـ منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده کشاورزی.