پایان‌نامه

طراحی الگوی مشارکت بهره برداران در مدیریت پایدار منابع آب (حوضه آبخیز غرب جازموریان زیر حوضه جیرفت)

اشتراک گذاری

چکیده

مشارکت در مدیریت آب به معنای همکاری و تعامل میان تمامی ذینفعان، از جمله کشاورزان، دولت، سازمان‌های غیر دولتی و جامعه محلی است. این مشارکت نه تنها به بهینه‌سازی مصرف آب کمک می‌کند، بلکه باعث افزایش آگاهی و مسئولیت‌پذیری در استفاده از منابع آبی می‌شود. با ایجاد سازوکارهای مشارکتی، افراد می‌توانند نظرات و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با مدیریت آب نقش فعالی ایفا کنند. این رویکرد به حفظ و بهبود کیفیت منابع آب و همچنین افزایش پایداری کشاورزی کمک می‌کند. بهره‌برداران به عنوان اصلی‌ترین ذینفعان منابع آب، نقش مهمی در مدیریت و حفاظت از این منابع دارند. ایجاد یک الگوی مشارکت مؤثر می‌تواند به افزایش آگاهی و مسئولیت‌پذیری آن‌ها در مدیریت منابع آب منجر شود. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مشارکت بهره‌برداران در مدیریت پایدار منابع آب (حوضه آبخیز غرب جازموریان زیرحوضه جیرفت) به‌صورت آمیخته از نوع اکتشافی بوده و طی سه فاز اصلی انجام شد. در ابتدا داده‌های ثانویه و مبانی نظری تحقیق گردآوری شد. سپس در فاز اول بر اساس مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین علت‌ها، شرایط زمینه‌ای، شرایط مداخله‌گر، راهبردها و اقدامات و پیامدهای مشارکت در مدیریت پایدار آب مشخص شد و در نهایت بر اساس این مدل به طراحی الگوی مشارکت بهره‌برداران در مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی پرداخته شد. در فاز دوم از روش کمی بهره گرفته شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها دو پرسشنامه بود که پایایی هر دو پرسشنامه پس از رواسازی توسط گروه متخصصین، به‌ وسیله آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و میزان آلفا برای قسمت‌های مختلف هر دو پرسشنامه نشان‌دهنده پایایی مناسب ابزار سنجش تحقیق بود. داده‌ها در این فاز از 380 کشاورز و 60 کارشناس جمع‌آوری گردید. پرسشنامه کشاورزان بر اساس نردبان مشارکت طراحی شده بود که میزان مشارکت بهره‌برداران در مدیریت پایدار منابع آب را مورد بررسی قرار داد، نتایج نشان داد که سطح مشارکت بهره‌برداران در مدیریت منابع آب ضعیف است و افزایش مشارکت می‌تواند به بهبود رفتار پایدار در مصرف آب منجر شود. در پرسشنامه کارشناسان به سنجش سطح پایداری منابع آب کشاورزی در محدوده مورد مطالعه پرداخته شد که بر اساس نتایج پایداری در سطح نسبتا پایین بود. سپس در ادامه این پرسشنامه با استفاده از مدل DPSIR به تحلیل ریشه‌ها و علل ناپایداری در مدیریت منابع آب پرداخته شد که نتایج حاصل از تحلیل روابط بین متغیرهای این بخش از پژوهش با استفاده از مدل‌یابی معادلات ساختاری بر اساس الگوریتم PLS نشان داد که 37 درصد از واریانس مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی توسط عوامل مورد بررسی (وضعیت، فشار، نیروی محرکه و پاسخ) تبیین می‌شود که از بین این عوامل، مولفه فشار با ضریب تأثیر 64/0- بیشترین تأثیر و اهمیت را بر روی مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی داشت. در فاز سوم به ارائه سناریو با تأکید بر روش‌های ترویجی پرداخته شد. مشارکت‌کنندگان در این فاز از پژوهش کارشناسان و صاحب‌نظران در زمینه مورد بررسی بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. پیشران‌های اولیه با استفاده از نظر متخصصان و همچنین با مرور سیستماتیک منابع معتبر شناسایی شدند. ماتریس‌های قضاوت آثار متقابل بر مبنای پیشران‌های شناسایی شده، طراحی گردید و پس از تکمیل و وزن‌دهی این ماتریس‌ها توسط پنل پاسخگویان، تجزیه و تحلیل اطلاعات در محیط نرم‌افزارهای MICMAC و Scenario Wizard انجام گرفت. در نهایت سه سناریو اصلی برای بهبود مدیریت پایدار منابع آب ارائه شد. این پژوهش می‌تواند به عنوان مبنایی برای بهبود مشارکت بهره‌برداران و مدیریت پایدار منابع آب در مناطق مشابه مورد استفاده قرار گیرد.

 

فاطمه علی توکلی (1403) پارسا دکتری تخصصی (PhD) رشته مهندسی کشاورزی – ترویج و آموزش کشاورزی ـ ترویج کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده کشاورزی.

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *