چکیده
شهر اهواز مرکز استان خوزستان، یکی از شهر های مهم ایران دارای اهمیت اقتصادی، تاریخی و استراتژیک است. این شهر که کنار رودخانه کارون بنا شده است رابطه تنگاتنگی با این رودخانه دارد. کارون به لحاظ هیدروژیک، در دسته رودخانههای دینامیک قرار میگیرد که به طور طبیعی دارای تغییر سطح آب و سیلاب هستند. پیشتر جهت مقابله با این موضوع، مسئولین شهری از دو رویکرد سدسازی و حاشیهسازی استفاده نمودند که موجب آسیبهای زیستمحیطی فراوان شده است. در صورتیکه که بخواهیم از سدسازی صرف نظر نماییم باید راهکاری برای همزیستی با سوانح طبیعی چون سیلاب بیابیم. با وجود پیشرفتهای عمدهای در علوم زیستی صورت گرفته، اما بشر همچنان از پیشبینی دقیق سوانح و مخاطرات طبیعی عاجز است. تجربه نشان داده که عدم پیشبینی زیرساختهای لازم برای مقابله و تقلیل آسیبها میتواند به فجایع عظیمی بدل شود. امروزه یکی از وظایفی که برای معماران منظر برمیشمرند رویارویی با چنین خطرات و آسیبهایی است که قلمروهای انسانی را تهدید میکنند. نظریه آشوب با معرفی سیستمهای سازگار، راهبردهایی بر پایه شرایط آشوبناک برای مدیریت سیستمهای تحت تنش ارائه میدهد که میتواند موجب پایداری آنها در برابر آسیبهای وارده گردد. به عبارتی سازگاری را میتوان راهبردهای مدیریتی نظریه آشوب در علم اکولوژی و مدیریت سیستمهای زیستی دانست. سازگاری با بازتعریف پایداری اکولوژی، الگوهایی برای طراحی شهرهای امروزی -به عنوان یک سیستم زیستی- ارائه میکند که قابلیت آنها را برای مواجهه با سوانح و مخاطرات طبیعی افزایش میدهد. این نوشتار ابتدا مبانی نظریه آشوب و تأثیر آن بر تصمیمهای مدیریتی را معرفی میکند و سپس به بازتاب آن در بازتعریف پایداری اکولوژی میپردازد. در انتها استراتژیهایی برای طراحی حاشیه رودخانه کارون بر اساس این نظریه ارائه میشود و برای نمونه بخشی از ساحل این رودخانه با رویکرد سازگاری طراحی و ساماندهی میگردد. در این طرح هدف احیا و بازیابی هویت طبیعی کارون در کنار هویت تاریخی بافت قدیمی شهر اهواز است.
مرتضی همتی (1394) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته هنر، دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا – پژوهشکده فرهنگ و هنر.