چکیده
مدلهای توسعه روستایی کشور، اکثرا نسخههای وارداتی ازرویکردهایست که نسبت به «دانش بومی » جوامع روستایی بیتوجه بودهاند. دانش بومی مجموعهای ازمهارتها وتکنیکهایی است که طی قرنها تکوین یافته، دانشی که تمام شاخصهها والزامات توسعهی پایدار، را در خود دارد. یکی ازمهمترین سازمانهای روستایی، بخصوص در مناطق کمآب فلات مرکزی، «نظام آبیاری سنتی» است که با استفاده از «دانش بومی» توانسته منابع آب را طی قرنها، به خوبی مدیریت کند. سوال اصلی این است که آیا دانش بومی، میتواند به عنوان الگویی پایدار، در شرایط بحران آب، مورد استفاده قرار گیرد؟ این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی، دانش بومی آبیاری سنتی شهرستان بجستان را بررسی کرده است. شیوه جمعآوری دادهها، میدانی و کتابخانهای، و روستاهای بالای100خانوار شهرستان، از نظر پایداری منابع آب مطالعه شده است. نتایج تحقیق نشان داد، بکارگیری دانش بومی، در مدیریت منابع آب، توانسته مشکلات ناشی از تغییرات فصلی دما و بارش، و تاثیرات کمبود ذاتی منابع آب در ناحیه پژوهش، را به حداقل ممکن کاهش دهد. این رویکرد ضمن پایداری منابع آب، مشارکت روستاییان را در نظام آبیاری سنتی به همراه داشته و شبکهای درهم تنیده ازعوامل انسانی (شورای کشاورزی، مُولِّفان، کَیّالان، جُویبانان، مُقنّیان و موتوربانها) و سازمان سنتی آبیاری (تغییرات مدارهای آبیاری در طول سال، تغییرات مکانی و زمانی تفکیک و ترکیب قناتهای سه گانه) را بوجودآورده است. تحقیق نشان میدهد، «دانش بومی» حلقه گمشده توسعه پایدار روستاست که اگر با «دانش نوین» بکارگرفته شود، ضمن توانمندسازی جوامع روستایی، زمینه مشارکت وشراکت آنها را در فرایند توسعه فراهم میکند.
حسین کفاش، مصطفی طالشی و حسین رحیمی، دوفصلنامه دانشهای بومی ایران، دوره 5، شماره 10، شماره پیاپی 10، مهر 1397، صفحه 274-223 .