چکیده
بیان مسئله: رودخانه زایندهرود بهعنوان اصلیترین و مهمترین عامل اکولوژیک دشت اصفهان، عامل اصلی تداوم سکونت و تنظیمکننده اکوسیستم منطقه، طی چند سال اخیر به دلایل مختلف از جمله تغییرات آبوهوایی، خشکسالی، نگاه سنتی در سدسازی، افزایش جمعیت، اصرار بر الگوهای کشاورزی سنتی، صنایع آببر، برداشتهای بیرویه و خارج از برنامه، تفکیک مدیریت یکپارچه و تصمیمات غیرکارشناسانه و غیرقانونی، با کمآبی و بحران خشکی مواجه شده است. این موضوع سبب قطع متناوب جریان آب رودخانه در شهر اصفهان، و به تبع آن نقصانهایی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و گردشگری شهر شده است.
اهداف پژوهش: در همین راستا پژوهش حاضر با خاستگاه نظری دیسیپلین منظر و اتخاذ نگاه سیستمی به پدیده طبیعی؛ مهمترین مسئله پیرامون بحران رودخانه زایندهرود در اصفهان را در تفکیک مؤلفههای سازنده کلیت آن در نتیجه فقدان نگاه سیستمی و کلنگر درتحلیل و مدیریت آن میداند. از این رو به عنوان راهبرد اصلی در مواجهه با این موضوع؛ نگاه کلنگر به رودخانه به مثابه یک سیستم یکپارچه، فهم پیوسته مسائل اکولوژیک و تحلیل تأثیر جامعه بر ادراک از یک رودخانه شهری را مطلوب خود قرار داده است.
روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی با تکیه بر منابع کتابخانهای، مشاهدات میدانی و اسناد تصویری و انطباق نظریه «فهم و تحلیل رودخانه شهری به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک»، به فهم زیرسیستمها، کشف روابط درونی، شرایط، فشارها و جریانهای آن در انطباق با وضعیت رودخانه زایندهرود میپردازد.
نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش نشان میدهد عدم تناسب میان فشارها و جریانهای درونی میان زیرسیستمهای اکولوژیک و اجتماعی در این ساختار، این مجموعه را از تعادل خارج و ویژگی تطبیقپذیری و خودسازماندهی آن را با اختلال مواجه کرده است. موضوعی که میبایست با بازیابی روابط نادیده گرفته شده میان مؤلفههای اجتماعی اصلی (ارزشها، مردم و حکومت) و روابط از بین رفته میان شرایط و فرآیندهای اکوسیستم و نقش زیرساختهای اجتماعی در تصمیمات کلان، مورد توجه قرار گیرد و با اجرای برنامهای چندسطحی، زمانمند و راهبردی این تعادل به سیستم بازگردد.
احمد صابری نهرفروزانی و سید امیر منصوری، نشریه علمی باغ نظر، دوره 18، شماره 102، آذر 1400، صفحه 114-101.