چکیده
در عصر حاضر، با ادامه افزایش تقاضای جهانی برای آب و کاهش ذخایر آب، مناطق متعددی در سراسر جهان، بهویژه مناطقی که در کشورهای کمآب هستند، با بحران کمآبی شدید دست و پنجه نرم میکنند. این وضعیت منجر به افزایش بهرهبرداری از منابع آبی موجود، به ویژه در حاشیه رودخانهها شده است. برداشت آب رودخانه نقشی محوری در کاهش سطح آب و شروع خشکسالی هیدرولوژیکی ایفا میکند و در نتیجه باعث ایجاد تعارض بین ذینفعان می شود. این وضعیت همچنین چالش های قابل توجهی را در دستیابی به تعادل بین توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ایجاد میکند و در عین حال عدم اطمینان در پویایی عرضه و تقاضای آب ایجاد میکند. در نتیجه، موضوع تضاد آب، به ویژه در حاشیه رودخانهها، در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله ایران، اهمیت فراوانی دارد. رودخانه تغار واقع در شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یک منبع آب دائمی حیاتی برای بخش کشاورزی به ویژه برنجکاران شهرستان چرام است. با توجه به نیازهای آبی قابل توجه برای کشت برنج در این منطقه، بدیهی است که تعارضاتی بر سر دسترسی به این منبع ضروری ایجاد شود. با این وجود، لیکن تاکنون ارزیابی دقیقی در زمینه رفتار تضاد آب در منطقه وجود ندارد. برای رفع این شکاف، مطالعه حاضر با هدف بررسی این موضوع انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش مقطعی بر تجزیه و تحلیل تضاد آب در بین کشاورزان برنجکار در شهرستان چرام متمرکز شد. دادهها از طریق پرسشنامه ساختاریافته بر روی 140 شالیکار در حاشیه رودخانه تغار در شهرستان چرام که به صورت تصادفی بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان انتخاب شدند، جمعآوری شد. پس از تایید روایی صوری توسط گروهی از کارشناسان و اطمینان از پایایی ابزار تحقیق (با 70/≥0α) دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که رفتار تعارض آبی در بین برنجکاران شهرستان چرام در حد متوسط است. علاوه بر این، مطالعه نشان میدهد که تعارض مبتنی بر فردی در بین برنجکاران شایعتر است، در حالی که تعارض با سازمانهای مدیریت آب کمتر رایج است. ارزیابی برازش کلی مدل، قدرت متوسط مدل را تایید میکند. تحلیل مسیر نشان میدهد که کنترل رفتاری درک شده تعارض و قصد رفتاری تأثیر مستقیم دارند، در حالی که حقوق درک شده، درک بحران آب، نگرش نسبت به تعارض، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده تعارض تأثیر غیرمستقیم بر رفتار دارند. به طور خاص، قصد رفتاری با ضریب مسیر 0.465 بیشترین تأثیر را دارد، در حالی که درک بحران آب با ضریب مسیر 0.039 کمترین تأثیر را بر رفتار تضاد آبی کشاورزان برنجکار دارد. بر اساس این یافتهها، به نظر میرسد که استقرار ایستگاههای پمپاژ عمومی، همراه با مدیریت موثر برداشت آب، بهویژه در حوضه رودخانه تغار، میتواند به طور مثبتی به کاهش تعارض و بهینهسازی مصرف آب کمک کند.
اکرم عزیزی (1402) پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته کشاورزی، دانشگاه یاسوج، دانشکده کشاورزی.